پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اصالت با فرد است یا جمعی که فرد، فرد آن می باشد. منفعت فرد یا منافع جمع؟بارها در نقطه گاه تاریخ منفعت فرد، به شخصه منافع جمع را به کناری زده، نادیده گرفته است. شاهانی که سربازانی را قربانی خواسته های خود کرده اند.قدرت! در دنیای بی رحم کنونی اصالت نه با فرد و نه با جمع، نه تفکری جامع و مقدس بلکه با قدرتی است که دیگری را توان مقابله با آن نیست.رفته رفته به سمتی سوق داده می شوم:بیزار از آدمی، آدمیزادی!قدرت......
انسانیتِ انسان افسانه ای بیش نیست. موجودی منفعت گرا در طلب منفعت خود...مادر فرزندش را مِن باب مهر مادری دوست می دارد، منفعتی در جهت کمال مادر. پدر فرزندش را، محبتی در نمود غیرت مردانه اش!برادر برادر را به صِرف خونی برابر. خواهر برادر را...حیوان است آدمی. موجودی متعفن! غرق در مادیات. بیزارم از هر آدمی، آدمیزادی...بیزارم از نفسی که بیهوده برآمده؛از دم و بازدم.آرزویِ مرگ شیرین است؛ مرگ را نمی دانم......
ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺩﻭﻟﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ :ﺣﺘﻤﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯿﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﯽ ، ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ، ﮔﻔﺘﻨﺸﺎﻥ ، ﻧﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮ ﺑﯿﺰﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺎند !...
آهای رفیق!روی نبودنت هم میتوان حساب کردیادت می ارزد به تمام کسانی که بودن هایشان بوی بیزاری می دهد....