پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دخترها توجه را خیلى دوست دارندو عشق رابیشتریک دختر اگر عاشق شود،دنیاى اطرافش رنگ زندگى میگیردروز دختر،روز زن،ولنتاین و روز عشق بهانه استبه دختر ها عشق هدیه کنیدآن هم نه یک روز درسالهر روز ،هر روز و هر روز......
تمام آسمان را براى آمدنت ابر چیدمو تمام خیابانهاى این شهر را باران پاشیدم و بدرقه ى آمدنت کردمبیا و سرماى پاییز را با آمدنت گرما ببخش......
چقدر دلم میخواهد بدانم حالا که من نیستم حالت چگونه است بى من؟آیا تو هم وقتى نام مرا میشنوى دلتنگ تر میشوى برایم؟ وقتى باران میزند براى لحظه اى یاد من مى افتى؟ یاوقتى عطر من مشامت را پُر میکند، چشمانت مرا لو میدهد؟نکند دیگر دلت یاد مرا نمى خواهد؟!وچقدر این جمله مرا میشکند...
کسى چه میداند باران،اشکهاى چند نفر را در پس کوچه هاى این شهر پوشانده است؟!و شاهد دستهاى گره خورده چند عاشق بوده است؟!باران که میبارد،قلبهاى بسیارى را به شوق یکدیگر به تپش مى اندازد و از بغضهاى بسیارى گره باز میکند...باران براى همه عاشقانه نیست......
کرونا همه دنیا را درگیر کرده استاما من غرق در صدا و حرفهای توامبیخیال از هیاهوی مرگ و بیماریمن با تو زیبایی زندگی را میبینماخبار هشدار مرگ میدهد وفاصله چند متری را توصیه میکنداما من بدون فاصله از تو غرق در آرامشمدنیا با کرونا غرق شده اما من غرق زیبایی و آرامش چشمان توامهروقت ترس از کرونا به سراغم می آیدباز با حرفهای تو غرق در آرامشممن برای مرگ احتیاجی به کرونا ندارممن با نبود توست که میمیرماخبار دنیا را بیخیال من حال خوب و ب...
خواستم رها باشم اما دلبستگى ام به توپاهایم را به زمین زنجیر بسته است.وهمچون پرنده اى اسیر در دام به دور تو بى محابا میگردم...و چه زیباست اسارتم بر تو...