شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
دو سرخی براق در جهان،یکی لب های تو و دیگری گیلاس،یکی دلچسب فصل عشق،دیگری گوشواره ی باغ شعر...مهدی بابایی ( سوشیانت )...
طعم تند می شیراز مرا مست نکرد!چای خوش عطر گل افشان تو دلچسب تر است......
شب بخیرهای تو در پاییزهمان نمک و گلپر روی انار دانه دانه شده است بدونش می شود ولی با او دلچسب تر است ارس آرامی...
چیزای غیر منتظره دلچسب ترن...مثل وقتی که کلید میندازی تو در خونه و میای تو چراغ ها روشنه بخاری روشنه بوی غذا پیچیده تو خونه و امروز تو مجبور نیستی مثل همیشه تا شب خونه خالی رو تحمل کنی به خاطر تو زودتر از همیشه اومده خونه نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
عزیزکم حرف بزن مهم گفتن توست از هرچه دلت می خواهد لب بگشا وبگو...از پرواز گل قاصدک ،از بال های رنگین پروانه ،از خروش رودخانه ،از امواج سهمگین دریا ،یانه، از آرامش دریا چرا که تو نیز چون دریا گاهی پر خروشی وگاه آرام ، از قله های پر برف یا از بارش باران بگو وقتی تو ومن زیر یک چتر ،خیابان ها را گز می کنیم فقط بگو چون، لب های تو تنگ شکر است شیرین ودلچسب و چون انار ساوه سرخ و آب دار و چون پسته ی رفسنجان همیشه خندان فقط لب بگ...
عشق تو مثل عطر بهار نارنجوسط اردیبهشت میمونهبه همون اندازه دلچسباصلا یه حس خوبی بهم میده...
بودنت مثلِ گذاشتنِ پاهای خستهو تب دارم در آبِ سردِ رودخانه است ؛همانقدر دلچسب ،همانقدر لذت بخش ،همانقدر دوست داشتنی ......
بر من تحمیل شده ایبا بوسه اتبا نگاهتو با سکوتت...تو...دلچسب ترین اجبار زمانه ی منی...
چه دلچسب استاغوشتوقتی که بی خیالهمه چیز دنیادر آرامشمشغول چیدنانار لبهای تو میشوم......
کمی آرام بگیر جانم،کمی شش دانگ حواست را جمع خودت کن.چقدر شیرین استاگر برای خودت یک فنجان چای بریزی و بنوشی تا لحظاتت آغشته به آسودگی شود.اگر دیوان حافظ را که در طاقچه ی اتاق خاک می خورد برداری و واژه به واژه ی آن را به درونت بسپاری.زندگی دلچسب تر می شودوقتی آرامش را چندباره بیآفرینی.وقتی به جنگ های ناتمام ذهنت خاتمه دهیو سررشته ی شادی را در دست بگیری.آرام بگیر جانم،تو باید مامنی برای حال خوب باقی بمانی.هیچ کس جز تو نمی تواند...
کمی آرام بگیر جانم،کمی شش دانگ حواست را جمع خودت کن.چقدر شیرین استاگر برای خودت یک فنجان چای بریزی و بنوشی تا لحظاتت آغشته به آسودگی شود.اگر دیوان حافظ را که در طاقچه ی اتاق خاک می خورد برداری و واژه به واژه ی آن را به درونت بسپاری.زندگی دلچسب تر می شودوقتی آرامش را چندباره بیآفرینی.وقتی به جنگ های ناتمام ذهنت خاتمه دهیو سررشته ی شادی را در دست بگیری.آرام بگیر جانم،تو باید مامنی برای حال خوب باقی بمانی.هیچ کس جز تو نم...
دلم گرفته برای دوباره دیدنِ توبرای بوسه زدن موقعِ رسیدنِ تودلم گرفته برای صدای دلچسبتبرای مست شدن لحظه ی شنیدنِ توپرنده های سراسیمه می شوندآرامدُرُست وقتِ عزیزِ نَفس کشیدنِ توچه اتفاقِ قشنگی ست عاشقی کردنمیان بِرکه ی آرامِ آرمیدنِ تو !چه آهوانه می گُذری ای پلنگِ آبی پوش پُر است دستِ من از حسرتِ رمیدنِ توتو سیب سرخ نیازی و دستِ من نارَس!بگو چگونه شبی می رسم به چیدنِ تو؟!...
عزیزترینمدلم میخواهد عطرت را در آغوش بگیرم حتی هنگام خواب ، تااز هوایم نپرد...دوست دارم وقتی موهایم را میبافم عطر تو را لابه لای تارموهایم پخش کنم...وقتی چای می نوشم عطر تو را از بخارآن استشمام کنم...به یقین هرچیزی در این دنیا باید کمی از عطر تو را داشته باشد تا شیرین و دلچسب شود...دوست دارموقتی از خانه خارج میشومعطر تو را در جیب کنار قلبم بگذارماصلا دلم میخواهدعطر تو در تمام رگ هایم جریان داشته باشد و تمام تنم را در بر بگیرد......
من گفتگوهای طولانیِ قبل خواب را دوست دارمآن جایی که هر دومان خیره به سقفسر یک جمله ی ساده اما دلچسبروی شانه، سمتِ هم بر می گردیم...
تا مٵمن آرامشم ابروی کمان شدتوصیف تو، دلچسب ترین شعر زمان شدمن با دگری صحبتی از عشق نکردمتا قلب بهارانه ی من، دست خزان شدطوفان نگاه تو، دلم را بهم اش ریختآرامش دل، دست همان نیمه ی جان شداز بس گسلش زلزله خیز ست نگاهتکار دل من، در همه ی روز تکان شد" هرگز به تو، دستم نرسد ماه بلندم"هر چند که دلبستگی ام، از تو نهان شدهر چند که آرامشم از چشم کسی شداین قصه به اندیشه او وهم و گمان شدتا گفت که پایان ره عشق، ...
گفتن "من دوستت دارم" پُر از شیرینی است... .مزه اش در زیر باران ...از عسل دلچسب تر.... ....
تو برایم همچون آفتاب دل انگیزِ یک صبح برفى میمانى،همانقدر دلچسب بر جانم...
"لذت بردن" از زندگی شبیهِ به اسلوموشِن کردنِ لحظه هاست! دوربین های جدید می تونند یه ثانیه رو تا چند ثانیه طولانی کنند و ما اجزای اون لحظه رو ببینیم.در ذهنمون هم می تونیم همین کارو با لحظه های دلچسب زندگی بکنیم!اینجوری زمان رو "شکست" می دهیم...خیلیا دقیقا همین توانایی رو در مورد غم و لحظات تلخ دارن...یه اتفاق ناخوشایند رو بارها و بارها با جزییات و به شکل صحنه آهسته بازسازی و بازبینی میکنن!بیایید تمرین کنیم فقط ...
عصر پاییزی بودخنکایی دلچسبخش خشی رنگ به رنگجذبه ی پر کشش برگ و بادزندگی طعم اناربه جهان می بخشیدنفس قدس تو در من جاریآتش عشق فروزان در قلبطعم شیرین و گس خرمالوبه گل خام تنم جان بخشیدبه چه پائیزی شد...
بخند محبوبم!که دوری تنها واژه استو هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواندصبحانه ی مرابا سلام گرمی از توشیرین و دلچسب میکند!️️️...
شبیه آخرین سیگار قبل از ترک، دلچسبیتو را میخواهمت اما گذشتن از تو الزامیست......
من گفتگوهای طولانیِ قبل خواب را دوست دارم...️آن جایی که هر دومان خیره به سقف...سر یک جمله ی ساده اما دلچسب...روی شانه، سمتِ هم بر می گردیم . . . ! ️️️...
صبح ها کام من از ...نام تو شیرین می شودمزه ی دلچسب کندوی عسل️️️...
دلچسب است بودنت را می گویمتو اولین احساس قشنگ قلبمی ️️️...
احتمال به حقیقت پیوستن رویاها است که زندگی را دلچسب می کند....
دوست داشتنت ...مثل موسیقے عاشقانه ست ناب و دلچسب پشت هم باید تڪرارش ڪرد ...️️️...
یه صبح بخیر گفتنایی هست کهبه امیدِ دیدن و خوندش از رو صفحه ی گوشی بخاطرش زود بیدار میشی...چقد خوبه و دلچسبه برات این حس.......
جمعه چقدر دلچسب است ،برای فکر کردن به تو !وقتی بین تمام روزمرگی هایم حضورداری و من جمعه را ؛بیخیال ترین آدم دنیا میشوم...
بگذار در آغوش تو،آرام بگیرم...دلچسب ترین،شیوه جان باختن است این...!...