سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
پنجه ی خونینِ کارنیکس بر دیوارِ تارِ هادریان ...دیگر از لای انگشتاننمی بیند مِهفانوسش رابه نوشته نزدیکتر می کند:- سپرهای کوفته بر زمینروزی بلند خواهند شد -«آرمان پرناک»...
مه/ تا دید/ غرق راه رفتنت شده ام/ ترا/ در خودش /گم کرد....
مگر من از این شب ها چه می خواهم؟به جز جاده های مه گرفته ی شمالییک دل سیر نم بارانیک موسیقی آرامیک دنیا دل خوشی کنار تو......