پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
هرشب جمعه به یاد حرمت میخوانمصد وده بار الهی به حسین بن علیاعظم کلیابیبانوی کاشانی...
هوای عشق تو افتاده در سر من بازبیا وبا من سر درهوا کمی تو بساز کاشانی...
پر کرده ام از عطر هوایت چمدان رادر شهر شما تحفه محبوب همین است...
شبونه هوات افتاد به سرم مگه تو هوا هم هستی؟...
هوای خواب ندارد / دلی که کرده هوایت...
هوایت می زند بر سردلم دیوانه می گرددچه عطری درهوایت هستنمی دانمنمی دانم...