پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من در فکر تو وتو بی خیال عالمی......
ابرهای همه عالم شب و روزدر دلم می گریند ......
عالم اگر بَر هم رَوَد ،عشقِ تو را بادا بقا ......
مست عشقم مست شوقم مست دوست مست معشوقی که عالم مست اوست...
محبوب من در دنیاجز شما خبری نیستشماتنها خبر خوش این عالمید......
من چه میکردم به عالمگر نمیدیدم تو را؟...
من چه میکردم به عالم گر نمی دیدم تو را...
من بی تو در غریب ترین شهر عالممبی من تو در کجای جهانی که نیستی...
خوشتر از نقش در عالم تصویر نبود...
گویند به هم مردم عالم گله ی خویشپیش که روم من که ز عالم گله دارم؟...
قاصدک ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند...
چیست که عالم به فغان آمده تا مه ماتم به میان آمدهبر سر و بر سینه زن...