سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
بی توهیچ میشود،تمامِ من !...
ب کدامین سمترفته ای؟! ک قاصدک ارزوهایمپیدات نمی کند !......
جهانِ بی تو نقطه یِ پایانِ من است!...
در پاییزیک بهانه یِ بهاری میخواهممثلِ شکوفه یِ گیلاسمثلِ تو...
اگر همهٔ خاطراتمان سبز بودچقدر پاییز زیباتر میشُد!...
ماهپتوی سیاه شب رابه سر کشیدتا پنهان شودفهمید...دلتنگ تو ام......
درختِ عشق در جانم؛شکوفه_باران شده است !بهار تویی ...♥️آمدنِ فصل ها بهانه بود !...
عطرَت را با گُلهاپیوند زده امتا همه جا پُر شوَداز بویِ خوشِ بودَنَت......
تو را به هیچ اتفاق بهترینخواهم داد......
گُل آفتابگرداندلبری میکند با خورشیدمثلِ من با تو...
در خیالَمنفَسهایَت رادر آغوش میکِشَمبه وقتِ دلتنگی......
لبخندتمرا جان میدهد...تصمیم؛ با تو...
بیچاره آفتابگردانتا غروبهرچه خود نمایی کردعشقش را ندید!......