پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شهر از صدا پُر است ولی از سخنتهی......
درختی تنهامکه یک روز آمدیصدایت را به شاخه هایم بستیو رفتی...!...
صدایی به رنگ صدای تو نیست به جز عشق، نامی برای تو نیست...
شهر از صدا پُر است ولی از سخن، تهی...
لبخندو نگاهت به کنارمن به صدایت چقدر محتاجم...
گفتی تنها صداست که میماندنیستی که ببینی صدا چقدر تنهاست...
چیه این بارون؟بوش ، صداش ، حسش آدمو مست میکنه؟! ...
تو صدات چی قاطی میکنی که آنقدر آرامش میده؟...