می خواهم کمی نفسم بند بیاید! ترجیحا در آغوش تو...
به تو بنده نفسم
نفسم بزن بریم شبه ،شب دو تا مون ولنتاین مون مبارک عشقم
از حباب نفسم می فهمم چیزی از من ته دریا مانده مثل جا ماندن قلاب در آب؛ بدنم در بدنت جا مانده...
عشقم عمرم نمیدونی چجوری دلم میره واسه صدات نفسم نفسم میره واسه ی خنده ی روی لبات
رفتی و پس از تو نفسم رفت ، دلم رفت هر بار که از ریل گذر کرد قطاری
هر نفسم فدای تو...
بسته راه نفسم بغض و دلم شعلهور است چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی
دلیل نفس کشیدنم خیلی خوشگل اومدی تو زندگیم حال خوب هر روزم را مدیون توام
آدم که همیشه نباید با اکسیژن نفس بکشه،یه موقع هم هست یکی مثل من با نفسای یکی مثل تو زندست
با تو چه خوبه دنیا
من آنقدر دوست دارم که آیندمو غیر تو با هیچکس نمیتونم تصور کنم
دنیا رو هم بگیرم آخرش باز تو تنها افتخار زندگیمی
همرنگ تمامآرزوهاے منے غارتگرقلب وجاݧ ودنیاےمنے دور ازتو نفس ڪشیدنم ممڪن نیست مݧ ماهے تشنہ ام تو دریاے منے.
تو دلربای منی نفسی هوای منی
دلیل حال خوبمی نفسم
تو تکیه گاهمی
نفسم هر نفسم فدای تو
تو نهایی ترین حس خواستن منی باتو به نهایت میرسم
تو دنیای منی اینو کنارت تجربه کردم
حس بودنت قشنگترین حس دنیاست
توی دنیا فقط تو خوب میکنی حال منو...
هم شاه منی هم جان منی
تقویم من از پاییز شروع میشود حولحالنا میخوانم و تو را آرزو میکنم