زمستان سرد نیست درد است وقتی دست هایم تنها خودم را به آغوش می کشند !
دنیا برای دیگران من به اندازه ی آغوشت زندگی میکنم
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اند من کافر همه شب با تو به آغوش کشم...!
جای جای این زمین هوآیش به هوآیِ آغوش تُ نمے رسد
گاهی هم دروغ خوبه مثلاً میگم سردمه تا به این بهونه درآغوشم بگیری
جای جای این زمین هوآیش به هوآیِ آغوش تو نمے رسد
بعضی صداها را باید در آغوش گرفت مثل یک دوستت دارم از زبان تو
هیچ راهی دور نیست ، وقتی جهانم ، آغوش توست . ️️️
من سرمازده را گرم در آغوش بگیر به هوای بغلت بود که سرما خوردم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
چه گناهی؟ تو مرا تنگ در آغوش بگیر تن تو عین بهشت است، جهنم با من…
نه ! تو دریا نیستی من هم که ماهی نیستم! بی جهت اغوش خود را سوی من وا کرده ای!
دلم آغوش بی دغدغه می خواد مثل آغوش تو ... ️️️
غرق آغوش کسی باش که او جان تو باشد..!! ️️️
هر لحظه آغوشم تورا میخواهد شرمنده که کودک درونم بغلی است ️️️
از این به بعد همه ی قرارهایمان یاآغوش تو، یاآغوش من .... ️️️
خلوتی می خواهم و آغوشِ تو ...!
آرامش آغوش تو را خواب ندارد ... ️️️
تو باشی ️آغوشت باشه من از دنیا هیچی نمیخوام ️️️
من به هر راه روم ساکن آغوش توام... ️️️
حس خوبی ست در آغوش خودت پیر شوم
آغوش تو تمام هستی من است..️ ️️️
عشق یعنی چشمهایش را اندازه دنیا ببینی و دنیا را اندازه آغوشش ️️️
قالبِ اشعار من قالب آغوش توست جای لبم وقت شعر روی لب گوش توست