او قندِ روزهایِ تلخ من است.
درِ قلبِ من بسته بود تو از کدام در وارد شدی؟
لِیلیِ آن عِشق میشَوم, که مَجنونَش تُ باشی ...
باید ماند و به تو ثابت کرد با موی سپید هم زیبایی
کاش من تمام کسانی که نگاهت می کنند بودم
همین که هستی کافیه
چرا هیچ فصلی تو را برای من نمی آوَرَد ؟!
جُز تو کسی نیست آرامِشِ جانَم
آخ الهی بمیرم برات
کاش لباس زمستانی ات بودم و بعد تا همیشه برف می بارید...
دلبر جانم تو برای من بهترینی
تو تقدیر منی و من در حد مرگ دوستت دارم
بارون که میاد عطرت همراشه
دلبر ناز منی
مرا به گردش صد قصه میبرد چشمت
انتخاب تو بهترین انتخاب زندگیم بود...
نقطهی روشن من تو این تاریکیه زندگی فقط تویی
زندگی بدونِ تو بی معناست
دیکتاتور فقط دلم که حرف اول و آخرش دوست داشتن تو رو به کرسی میشونه
عشق یعنی در میان غصههای زندگی یک نفر باشد که آرامت کند...
گفته بودند که عاشق بشوی میمیری اولین تجربه ام بود ، چه می دانستم ...
من همانم که شروعش کردی! نکند دل بِکنی دل ندهی بی سر و سامان بشوم...!
همین که مال منی ،همین که دارمت... همین یعنی خود خود خوشبختی
به غیر با تو بودن ، دلم آرزو ندارد