شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
قامت همچو سروش پشته پیل تنم بود چال رخ خیالش تاج این سرم بود مژه ی سیه فامش پرده خلوتم بود گهر سخن دهانش نقل محفلم بود شیرین طعم لبانش رونق این ، دلم بود عطر خوش وجودش جاری به پیرهنم بود رفت و نماند، چوفهمید هستی این دلم بود وصال گرم کامش خیال باطلم بود همین امشب زمستون ۱۳۸۲...
خیال باطلفاصله دور استاما...در نگاهم بوسه میگیرمقائله ختم استاما...همچنان در گیر درگیرم...