متن رضا حدادیان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رضا حدادیان
یک شیشه اشک ناب برایت می آورد
افتد اگر به میکده ی اَبر، راهِ باد
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۲/۱۵
از بس که سر کشیده جنونِ همیشه را
دیگر نمانده است ، سری در کلاهِ باد
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۲/۱۵
راه گریز نیست مرا از منی که هست
خیمه زده ست دور و برمن، سپاهِ باد
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۲/۱۵
دائم پراست از چمدان، ایستگاهِ باد
انگار خانه کرده سفر، در نگاهِ باد
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۲/۱۵
..وقتی که پرده پرده دلم را نواختم
از ناله ی سه تار خودم گریه ام گرفت
یک تکّه آفتاب برایم بیاورید!
از آسمان تار خودم گریه ام گرفت
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۱/۲۰
افتاد سنگِ چشم تو در ذهنِ برکه ام
تا حلقه حلقه ، دایره ها را بلد شدم
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۱/۷
من این سو تنها تو در آن سو تنها
ای کاش که محو می شد این فاصله ها!
با هر تپش انگار دلم می گوید:
لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا...
رضاحدادیان
سرقرارباران
رباعی