پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شب جمعه است و حالم، این چنین است:نهان، در خانه ی جان، غم نشین است؛تمامم خفته در دنیای غمها،مرا بستر، غمی، بغض آفرین است.شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
هرشب جمعه به یاد حرمت میخوانمصد وده بار الهی به حسین بن علیاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
دوباره وقت دلتنگی دوباره عصر آدینهدوباره حرفهایی که شده آهی دراین سینهاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
شب جمعه ای دیگر و فاتحه پیشگاه کسانی که دیگر در کنار ما نیستند اما مهرشان تا ابد در قلب هایمان جاریست شادی روح اموات، پدران و مادران آسمانی، بخوانیم فاتحه و صلوات برای اموات در شب جمعه.اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ ...
رفته ام از یادها، هان دل فراموشم مکناین چراغ، جمعه شبها خاموشم مکنما که رفتیم نازنینا مانده اش عمر تونیستی با اشک خود غم به آغوشم مکن...
شب جمعه ست نثار دل مرحوم خودمبروم از سر بازارچه خرما بخرم !...
الهی که شب جمعه دعواتون بشهتا حال ما سینگل ها رو بفهمید...
میگن خواب مرگ کوتاهه،ولى چه فرق عجیبى است بین”مرگ” و “خواب” وقتى؛“عزیزى”خوابیده دلت میخواد حتى هیچ پرنده اى پر نزنه تا بیدار نشه و وقتى “مرده”،دوست دارى با بلند ترین صداى دنیا بیدارش کنى ولى افسوس…امروز پنج شنبه و شب جمعه است،یادى از عزیزان به خواب رفته ى ابدى کنیم..بیاییم با یک فاتحه آرامش خواب رابه روحشان هدیه دهیم…...
مُرده هم بیگمان دلی داردمثلِ ما «زید» خوشگلی دارددر کنارِ پریوَشان در قبرهر شب جمعه محفلی داردبا «شهین» و «مَهینِ» آن دنیاروز و شب عیش کاملی داردهر زمانی که میشود دلتنگلب دریا و ساحلی داردمُرده هم آدم است در واقعرفقای اراذلی داردچون تمامِ مجردان او هم،در امورش مشاکلی دارد...