پاییز از راه بیاید،
دلتنگی ست،
که از دل و جان می ریزد!
لیلا طیبی (رها)...
وَ ماهی؛
به قلاب پناه برد
از--
هجوم ِتنهائی!
لیلا طیبی (رها)...
دلم را شکست...
♡
آه!
تاوان دل هایی که--
شکستم!
لیلا طیبی (رها)...
آغوشت،،،
آخ خ خ!
متقاعدم می کند،
--بهشت وجود دارد!
لیلا طیبی (رها)...
سال هاست،،،
پابندت مانده ام!
دلم روشن ست،،،
حتمن پا به زندگی ام می گذاری...
لیلا طیبی (رها)...
بی تو،،،
همیشه سراغم را می گیرند
رفقای بی ریایم،
[ --غم و،
تنهایی!]
لیلا طیبی (رها)...
به دل شمع زد،
--پروانه!
آن هنگام که دید،
گل را
از شاخه چیدند...
لیلا طیبی(رها)...