متن محمد خوش بین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات محمد خوش بین
من مست و تو بی خانه
دور از من و دیوانه
ما کی رسیم لانه
کو خانه و کاشانه
من عاشق و آواره
هر شب در میخانه
دنبال تو میگردم
می سوزم از این دردم
تو هر چه که هستی کاش
در زندان قلبم باش
دل فقط تو می خواهد...
یا رب مددی کن تو
چه کس بشود چون تو
روشنگر راهم باش
فرمانگر کارم باش
این جسم ضعیفم را
افکار پلیدم را
قدرت بده یا الله
گفتم که بسم الله
جان را به تو بسپارم
در راه تو می کارم
از جان و سرم سیرم
در راه تو می...
هر لحظه، هر نفس
تو را در خودم حس می کنم
تو تمام اعداد وجودمی
تویی عدد یک، شروع همه چیز
تویی عدد دو، من و تو
تویی عدد سه، همراهی و تعامل ما
تویی عدد چهار، استحکام و پایداری
تویی عدد پنج، تنوع و زیبایی
تویی عدد شش، هماهنگی...
سر به سجده می گذارم خالقم تو را بیابم
به تو خود را می سپارم سر سجاده نخوابم
گر چه دورم از تو اما میرسم به تو در آخر
جان به کف آماده هستم و کنون پا در رکابم
چقدر سکوتت آشناست
در آن لحظاتی که بی کلام با هم بوده ایم
در آن تنهایی هایی که با هم سپری کرده ایم
در آن لحظاتی که کلمات نمی توانستند بیان کنند
اما قلب هایمان در آهنگ سکوت همدیگر را می فهمیدند
ما در تنهایی هایمان با هم بوده ایم...
در این آغوش دنج
نزدیک تر باش، از روح به جان
نزدیک تر باش، از جان به تن
نزدیک تر باش، از تن به من
تو...
خود من باش
تو که در آغوشت آرامش را پیدا می کنم
تو که با نزدیکیت احساساتم را به زندگی می بخشی
تو که...
دور نباش در این دنیای کوچک
در این آغوش دنج
نزدیک تر باش، از روح به جان
نزدیک تر باش، از جان به تن
نزدیک تر باش، از تن به من
تو...
خود من باش
در این دنیای پر از آشوب و هرج و مرج
من به دنبال آرامش و...
مهربان ترین
در نگاه تو دنیای دیگری است، جایی که آسمان به دریا می رسد. تو خورشیدی هستی که زندگی من را روشن می کنی و ماه هستی که شب هایم را زینت می دهی.
در هر نگاه تو زیبایی گل رز و عطر خوش شکوفه را می یابم. قلبم...
دلم در آرزوی دیدار تو می سوزد
هر لحظه ای که با تو هستم، به آسمان پرواز می کنم
در هر قدمی که با تو می رقصم، عشق تو را می جویم
به تو می گویم که تویی آفتاب زندگیم و تمامی شعله های آتش عشقم
با تو همه ی...
شب و بیداری شانه مردانه عشق دیروزی تو هم می خواهی
من و بد مستی تو با دل سنگی شعر از دلتنگی ام را میخوانی
لیلی بیگانه دور از من و خانه بی سر و سامانی تو دیوانه
لیلی میدانی پا به پا باهم هر دو میمیرند شمع و پروانه
شب و بیداری شانه مردانه عشق دیروزی تو هم می خواهی
من و بد مستی سخت و دل سنگی شعری از دلتنگی تو میخوانی
لیلی بیگانه من آن مجنونم تو ای دیوانه چیزی می فهمی
از شب و سیاهی در بیابان ها، شمع و پروانه چیزی می فهمی
خنده هایم عجیب تب دارد
سدی از گریه در عقب دارد
همه شب اگر به شعر می کوبد
از رنج و غمش به یار میگوید
چون او را بی قرار می بیند
هنوزهم در انتظار می بیند
چندی ست اظطراب هم دارد
با اینکه قرص خواب هم دارد
در این...
تو رفتی، اما حضورت همیشه حس می شود
در خنده ها، در گریه ها، در خاطرات
هیچکس نمی تواند جایگزین تو شود
زیرا تو یکتایی، بی جایگاهی
رفتنت همیشه یک درد است
اما امیدوارم که خاطرات زیبای تو
مانند یک نی نواز در دل ها باقی بماند
تا همیشه در...
هر لحظه از زمانت دورتر از پیش می رود
اما امیدوارم همیشه در قلب من باشی
هر صبحی که به خورشید خنده می زنم
انگار که تو در این دنیا مهمتر از همه باشی
به یاد تو، هر نفسی را به زندگی می افزایم
و با نگاه تو، خاطرات خوب...