متن مهدی غلامعلیشاهی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مهدی غلامعلیشاهی
شورش دل، آتش جان، غمزهٔ فتّان، چه بود؟
رازِ این هستی پنهان، نقشِ این ایوان، چه بود؟
سایهٔ بید و لبِ جو، خلوتِ راز آلود
این همه رنگ پریده، نالهٔ پنهان، چه بود؟
دیده بر دوخته بر ماه، خیال انگیز و مست
این من و این شبِ تنها، فکرِ این...
مهدی غلامعلی شاهی
در این دنیای پر از رنگ و فریبی
دل از هر گوشه ای دردی نصیبی
به هر سو می روم، یاد تو با من
که عشقت کرده ام همچون غریبی
به هر لحظه ز شوقت بی قرارم
که دل دادم به عشقی بی نصیبی
در این بزم محبت، بی کرانه...
در حال بارگذاری...