به سلامتی بچه ای که مادرش زیر خاکه باز تو تقویم دنبال روز مادر میگرده
آتش زدی به زندگی مرد آذری تقویم قبل آمدنت آذری نداشت
ما سالهاست غیر زمستان ندیدهایم تقویمها دروغ نوشتند از بهار...
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست و جهان مادر آبستن خط فاصله هاست
ورق بزن اون تقویم لعنتیو که همه روزاش مث قهوه تلخه!
خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است *آذر ماهی جانم تولدت مبارک*
دوست داشتنت تنها تقویمی بود که جمعه نداشت...
تقویم من از پاییز شروع میشود حولحالنا میخوانم و تو را آرزو میکنم
تقویم را معطل پاییز کرده است/ در من مرورِ باغِ همیشه بهارِ تو
فصلی به نام چمدان در تقویم عاشقانه ها روی زمستان را سفید می کند