تمام امپراتوری ها از خون و آتش ساخته شده اند.
دهنم مزه خون میده انگار حرفامو کشتم
امروز بیش از هر وقت دیگر زندهام و نفسی که خون مرا تازه میکند تویی !
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من بنگر این نقشِ به خون شسته، نگارا تو بمان
حل شدی در خون بیرنگم شبیه حبّه قند سخت و سنگین، مثل فرمول ریاضی نیستی!
امروز در رگ هایم... خون تو جاری ست... جریانی لطیف... ساده و ابدی...
گَر بگویم که تو در خونِ منی بُهتان نیست ️ ️️️
دلیل چرخش خون توی رگ های این تنی️ ️️️
یکی یکی هرس شد/ انار/ لب وگونههای سایه خون
پاک نمیشود خونی که پاک است دست ات را به گردن دستمال نیانداز
امشب شب «انّاالیه راجعون» است فردا زمینکربلا، دریای خون است
یار جستم که غم از خاطر غمگین ببرد نه که جان کاهد و دل خون کندو دین ببرد
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد بر دل فاطمه داغ عالم شد