نیمه شب ِ گیسوانت کنار می رود؛ ماه ِ تمام
دوست داشتن تو فتوایِ دل است
{طُ} بانی تمامِ دلخوشیامی عشقم
هدف زندگی ما شاد بودن است.
ذاتت عسل است ای جان گفتت عسلی دیگر
غزل،چشمهای تو است. کاش حافظ چشمهای تو بودم!
گفت برو، نمیدانستم به کجا از دنیا رفتم...
چه نابلد مرا بلد شده ای.
فقدان پول ریشۀ تمام بدی هاست.
دروغگویی، بزرگترین گناهان است.
آفتابگردان شدن چه زیباست آفتابی که تو باشی
تو را به جای تمام ارزو هایم دوست میدارم !
من سپیدم ولی تو،انتهای غزل های عاشقانه ای!
کاش همه چی قدِ خنده هایِ تو خوشگل بود دلبر
عشق بی تکرار منی
میخواستم درخت شوم نردبان شدم
سخت کوشی، مادر خوش شانسی است.
مرا از دور تماشا کن، من از نزدیک غمگینم
میشود بد بود و در غمت خوب گریست...
مهم دله وگرنه چشم هرروز یه بهترشو میبینه
و فاصله کوه در قابِ پنجره ، جا می کند...!
من برای داشتن تو نذر کردم
بی دست کربلا دست مرا بگیر...
تو بهترین انتخاب واسه دوست داشته شدنی