بگو چه مرگته که دوباره میخونی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

بگو چه مرگته که دوباره میخونی
دوباره بی فایدس خودت که میدونی
بگو چه مرگته که بازم پر از حرفی
سراپا آتیشی تو این شب برفی
هنوز منتظری بیاد و یار تو شه
بهار تو مرده دلت چقدر خوشه
پرنده ای اما اسیر کوچ خودت
همیشه هم میرسی به هیچ و پوچ خودت
نگاه به آینه بکن چقد شکسته شدی
شکستنت اما چه بد شکسته شدی
سحر تو راهه و تو دوباره بی تابی
چه مرگته دل من چرا نمیخوابی
نگو بهار چی شده پرنده ی غمگین
برای هیشکی نخون به پای هیشکی نشین...

برشی از ترانه

ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

این ترانه، درد و رنج یک دل عاشق و ناامید را توصیف می‌کند. شخص شعر، علیرغم آگاهی از بیهودگی انتظار، همچنان به عشق از دست رفته می‌اندیشد و در حسرتش می‌سوزد. او اسیر گذشته است و به رغم شکست‌هایش، همچنان به انتظار امیدی واهی می‌پردازد. شعر با لحنی سرزنش‌آمیز، او را به پذیرفتن واقعیت و رها کردن گذشته فرا می‌خواند.

ارسال متن