بگو چه مرگته که دوباره میخونی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن برشی از ترانه
- بگو چه مرگته که دوباره میخونی...
بگو چه مرگته که دوباره میخونی
دوباره بی فایدس خودت که میدونی
بگو چه مرگته که بازم پر از حرفی
سراپا آتیشی تو این شب برفی
هنوز منتظری بیاد و یار تو شه
بهار تو مرده دلت چقدر خوشه
پرنده ای اما اسیر کوچ خودت
همیشه هم میرسی به هیچ و پوچ خودت
نگاه به آینه بکن چقد شکسته شدی
شکستنت اما چه بد شکسته شدی
سحر تو راهه و تو دوباره بی تابی
چه مرگته دل من چرا نمیخوابی
نگو بهار چی شده پرنده ی غمگین
برای هیشکی نخون به پای هیشکی نشین...
برشی از ترانه
تفسیر با هوش مصنوعی
این ترانه، درد و رنج یک دل عاشق و ناامید را توصیف میکند. شخص شعر، علیرغم آگاهی از بیهودگی انتظار، همچنان به عشق از دست رفته میاندیشد و در حسرتش میسوزد. او اسیر گذشته است و به رغم شکستهایش، همچنان به انتظار امیدی واهی میپردازد. شعر با لحنی سرزنشآمیز، او را به پذیرفتن واقعیت و رها کردن گذشته فرا میخواند.