بچه بودم یه شب گفتن قراره...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

بچه بودم
یه شب گفتن قراره واسه زری خواستگار بیاد؛ دختر محمود آقا نقاش که زنش، عصمت، هر روزِ خدا به بهونه سبزی و آش نذری و کدو حلوایی و نون و تخم مرغ محلیِ ولایتشون که برامون به قول خودش داغِ داغ میاورد خونمون پلاس بود.
عصمت میگفت یارو پسر یکی از آژانای کله گندس که باباش براش اینقد گذاشته که تا عمر داره بخوره و کار نکنه؛ میگفت طرف از اون فوکول کراواتیای فرنگ رفتس و هزارتا خاطرخواه داره اما چند ساله به پای زری نشسته تا این دیپلم لامصبو بگیره و بیاد با بنز و شوفر برش داره ببرتش اون بالا مالا ها بشه تاج سرِ خونه زندگیش.
خواستگارا اومدن...
فرداش عصمت، انگار که کشتیاش غرق شده باشه یه با یه سبد شلغم اومد خونمون.
ننم که دید خبری از شیرینی نیس دوزاریش افتاد که چه خبر شده اما بازم با یه لحنی که انگار از همه ی عالم بی خبره پرسید:
چی شد عصمت؟ خواستگارا اومدن؟!
عصمت با بی حوصلگی گفت: آره اومدن.
ننم گفت : خب؟!
عصمت گفت: هیچی طرفم به درد زریِ من نمیخوره!
ننم گفت: چرا؟! دستش کجه؟ معتاده؟ یا اینکه زبونم لال قبلا...
عصمت نذاشت ننم حرفشو تموم کنه و گفت: رفیق بازه
اونجا بود که فهمیدن رفیق بازی اصلا چیز خوبی نیست و میتونه یه آدمی با اون دک و پز رو توی خواستگاری با خاک یکی کنه.
از ننم پرسیدم خب رفیق بازی چشه؟!
ننم گفت: اونی که رفیق بازه همه قاپاشو واسه رفیقش خرج میکنه! اول رفیقش، دوم زنش
رفیقش بند جونشه
رفیقش همه چیشه
جونشو بگیر رفیقشو نه!
با خودم گفتم:
اگه زری هم رفیقش باشه چی؟
یعنی هرکس و هرچیزی میتونه رفیق آدم باشه؟
شاید بشه...
رفیق میتونه اون یه دونه گلدون کنار حیاط باشه که هر روز بهش آب میدم.
رفیق میتونه بالشتی باشه که شبا سرمو روش میذارم.

چرا راه دور میرم

رفیقم میتونه ننم باشه

میتونه اونی باشه که از بچگی باهاش قد کشیدم
یا اونی که با یه نگاه دل و دینمو برد...

خدا رو چه دیدی

شاید میتونه خدا باشه

همونی که هر سال یه شب تا صبح صداش میزنیم
یا رفیق من لا رفیق له

بعد ها
واسه زری یه خواستگار دیگه اومد که...
واسه همیشه، رفیقش شد.

اونجا بود که فهمیدم
آبگوشتی که گوشت نداره آبگوشت نیس
اوتولی که چرخ نداره اوتول نیس
شوهری که رفیق نباشه هم شوهر نیس

بقول آقام سعدی:
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیز مقدم است

پیوندِ رفاقتتون محکم.
خوشبخت بشی زری...

محمد فرمان رضایی
ZibaMatn.IR
ارسال متن