دوست داشتنت را آن قدر می...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن عاشقانه ی پرشور
- دوست داشتنت را آن قدر می...
دوستداشتنت را
آنقدر مینویسم تا شعرها همه سپید شوند!
چرا که من
از برکت موهایت به خورشید رسیدهام و
از گرمای بودنت
ایمان آوردهام به رسالت نجیب زندگی!
به لطف لبخندت
دامن دختران روستایی
دشت شقایق شده!
خندههایت،
جریان سبز بهار است!
و هر قدمت،
زلزلهاییست که زیبایی به بار میآورد!
وقتی نگاهت میکنم
حال پسربچهی فقیری را دارم
که از باغ کسی
سیب دزدیده!
میشود همیشه در حال آمدن باشی؟
تا ترانگیِ بودنت
ملکهی لحظههایم باشد!
بارها دیدهام
آفتابگردانها با هر طلوع
پشتت نماز میخوانند!
قسم به روز!
هیچ رودی مثل تو
نمیتوانست مرا ادامه بدهد!
مدیونم
خدایم را به حضورت!
بپذیر!
کلماتم را در وسعت احساست!
ببخش!
که اینقدر شاعرانه عاشقت هستم!
دوستداشتنت را
آنقدر مینویسم
آنقدر مینویسم
آنقدر مینویسم
تا زمان را در همین اکنونِ باتو بودن متوقف کنم وُ
فاتحِ ابدیت باشم!
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، ستایشی عاشقانه و عمیق از معشوق است. شاعر با تشبیهات زیبا و اغراقآمیز، عشق خود را ابراز میکند و تأثیر حضور معشوق بر زندگیاش را به تصویر میکشد. او عشقش را چنان قدرتمند و حیاتبخش میداند که جهان را دگرگون میکند و به او ایمان و امید میبخشد. در نهایت، شاعر آرزوی ماندگاری این عشق و جاودانگی آن را دارد.
اشتراکگذاری