تو ای قرار هر شبم که...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار اعظم کلیابی
- تو ای قرار هر شبم که...
تو ای قرار هر شبم که مستم از،سبوی تو
دلم نشسته باز هم خمار گفتگوی تو!
پرانده خواب از سرم، دوباره شور عاشقی
نمیخورم به جان تو. قسم ولی به موی تو_
تمام دفترم شده غزل غزل نشانی ات
وچشم واژه ها همه، اسیر جستجوی تو
دراین سکوت شهر شب، در انزوای کوچه ها
بگو چگونه آورم دوباره رو به کوی تو؟
در آتش فراقم و مسیح من ؛ تو نیستی!
صلیب میکشاندم به سمت آرزوی تو
بیا بهانه ی غزل، ردیف حال خوب من
چقدر می تپد دلم برای عطر وبوی تو
تفسیر با هوش مصنوعی
این غزل، بیانگر عشق شاعر به معشوق است. شاعر شبهای خود را در حسرت دیدار معشوق میگذراند و اشتیاق وصال او، خواب را از چشمانش ربوده است. تمام وجود شاعر مملو از عشق و یاد معشوق است و آرزوی دیدار او، شاعر را در این انزوای شبانه به جستجوی راهی برای رسیدن به معشوق وا میدارد. او در نهایت، با تمنا و التماس، معشوق را به حضور میخواند تا آرامش و شادی را به زندگی او بازگرداند.