ذره ذره آب مى شویم و...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ذره ذره آب مى شویم و هیج نمى فهمیم از گذر زمان ما به یکباره نمى میریم آرام آرام در حال مردنیم واین قانون زندگى ست؟؟زیبایى پشت آلودگى ها مانده و زشتى و سیاهى سیطره انداخته بر همه جا؟!نگاهت سفیدی وزردى نور رو نمى بیند !همه چیز تیره و مات شده برایت؟؟ به خودت نگاه مى کنى از پشت آئینه کثیف پر از جرم و لک روزگارخاک آلود و زنگار گرفته از بى رحمى هاى زندگى؟؟گویى سال هاى زندگیت جاخوش کرده بر روى شیشه مات شده و دست هایت توان حذفشان را ندارند!به چشم هایت خیره مى شوى و از لابلاى گردهاى نشسته بر سال هاى زندگیت زیر لب زمزمه مى کنى : تمام سال ها جنگیدم براى کسانى که دوستشان داشتم! اینجاست که ها مى کنى بر صورتت !جا خوش مى کند گردهاى نشسته روى صورتت وتو ریز به خودت نگاه مى کنى و مى گویى آیا به راستى کسى آنقدر دوستم دارد که در این روزهاى پرتلاطم زندگى از این جهان بى رحم و وحشى نترسم؟؟؟

محبوبه مرادی قهدریجانی
ZibaMatn.IR
میم.میم.قاف
ارسال شده توسط
ارسال متن