چشمان سیاه تو چقدر جادویی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر غمگین عاشقانه
- چشمان سیاه تو چقدر جادویی...
چشمان سیاه
تو چقدر جادویی ست
بوسید مرا
گرچه
هم اغوش
نگشتیم در شبِ بیپایان
چشمانت
مثل دو فانوسِ خاموش
در دلِ طوفان
میدرخشیدند
بیآنکه نوری بدهند
بیآنکه راهی نشان دهند...
من
در امتدادِ سکوت
دنبالِ صدایی میگشتم
که شاید
از لبانت
به خوابم بریزد...
اما
تو فقط نگاه کردی
و رفتی
مثل نسیمی
که بوسهاش را
از برگها دریغ میکند.
تفسیر با هوش مصنوعی
شعر احمد کمائی، حسرت عشقی نافرجام را بیان میکند. نگاه معشوق، با وجود جذابیت و جادویی بودن، هیچ امیدی نمیدهد. بوسهای بوده اما نزدیکی و همصحبتی کامل وجود نداشته است. گوینده در سکوت به دنبال صدایی از معشوق میگردد اما او فقط نگاه میکند و میرود، مثل نسیمی بیرحم که حتی بوسهای به یادگار نمیگذارد. این شعر، تلخی فقدان و دوری را به تصویر میکشد.