متن سکوت سنگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سکوت سنگین
"فراموشت کردم"
روزی نامت را در گوش باد نجوا میکردم،
هر برگ پاییزی از خاطراتت رنگ میگرفت،
و شبهایم با یاد تو ستارهباران بود.
اما اکنون…
نامت را از لبهایم ربودهام،
خاطراتت را به دست باد سپردهام،
و شبهای بیماه را به سکوتی بیانتها تقدیم کردهام.
دیگر در کوچههای دلتنگی...
امشب اهواز
در آغوش گرد و غبار خفته است
نه نفس میکشد،
نه به ما اجازه میدهد نفس بکشیم...
هوا،
پُر از غباری است که نه از خاطرهها،
که از روزهایی سنگین، بیصدا و خاموش،
بر دوش این شهر نشسته است.
شهر در سکوتی نابینا غرق شده،
و نگاههای مشتاق...
چه دنیایی است این، ای دل، عجب بیگانه و غمگین
که خاموشی من گردیده اندر دیدهها شیرین
من از هر فتنه و غوغا، ز هر مکر و فریب آزاد
ولی این خلوت خاموش شد انگیزهی توهین
چو گنجی خفته در ویران، نه کس جویای رازم بود
نه من با کس...