شاهدخت پاییزی من تو آن سرودی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن دلنوشته های هدی
- شاهدخت پاییزی من تو آن سرودی...
شاهدخت پاییزیِ من...
تو آن سرودی هستی که از دل باران برمیخیزد
و بر شانهی خستهی زمین مینشیند.
در چشمانت
آفتاب نیمه جانِ مهر
دوباره جان میگیرد،
و هر برگ،
به نام تو
پرپر میشود،
تا جهان رنگ بگیرد.
عاشقانهی من،
مقدستر از نیایش،
در سپیده دمی سرد،
نام توست.
وقتی بر زبانم جاری میشود
هوا به عطر قهوه و باران
متبرک میگردد.
شاهدخت پاییزی من...
قدمهایت را کوچه ها حفظ کردهاند
مثل دعایی که در سینه میماند
و هر بار زمزمهاش میکنی
نور از پشت ابرها میریزد.
تو را نمیشود به فصلها محدود کرد؛
تو خودِ زوالِ شیرین و رویش دوبارهای.
در آغوشت،
حتی غروب هم
مقدمهی طلوعی تازه است.
ای معشوقهی آسمان های گرفته،
ای زنِ بارانیِ من،
تمام عشق ها در برابر تو
فقط کلماتاند،
و تویی که معنای مقدسِ عاشقانهای.....
تفسیر با هوش مصنوعی
.