زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

برای مردم جایی که من در آن زندگی می کنم، قانون یک متر فاصله ،

قانون جدیدی نیست. اینها اساسا فرهنگ ماچ و بغل و بوسه را ندارند. حتی همان دست دادنشان هم آداب خاص خودش را دارد. اینها آدم لحظه اول پریدن و دست دادن و خودمانی شدن نیستند. نوعی صبوری و سنجش در رفتارشان هست. صبر می کنند ببینند آدم روبرویشان چه جنس و قالبی دارد. صبر می کنند ببینند آن طرف دیگر چقدر به دست دادن تمایل دارند. حتی روی قدرت و مدتی که دست یکی را نگاه می دارند فکر می کنند. سالها زندگی در اینجا من را با چنین نگرشی مانوس کرده. در من یک مکث دایمی وجود دارد. چیزی مثل یک نفس عمیق قبل از هر کاری، قبل از هر حرفی، قبل از هر آشنایی تازه ای. خوبی مهاجرت هم همین هست. می فهمی و یاد می گیری که زندگی فقط همین نیست که تو دیده ای و یاد گرفته ای. زندگی فقط هم همانی نیست که آدمهای جاهای دیگر کره زمین یاد گرفته اند. زندگی مخلوطی از رنگ ها و راه ها و روش هاست. می توانی از عادت ها وا پس بکشی. می توانی به جای کورکورانه تن به سنت ها سپردن، چشمت را به چیزهای نو، به زیبایی دنیاهای جدید باز کنی و جور دیگری زندگی کنی. یک جور بهتر. مثل من که یاد گرفته ام رفاقت، صمیمی شدن و بها دادن به آدمها خوب است ولی تنها برای کسی که آدم این حرفها باشد و با بودنش از تو آدم بهتری بسازد، حداقلش اینکه به روزی نیفتی که رفاقت جایش را به حس حماقت بدهد. من این صبر داشتن و دقت در رفتار و کردار آدمها و با سر در دیگ آش نیفتادن را اینجا آموخته ام. فهمیدم نیازی نیست همیشه و همه جابرای نزدیک شدن به دیگران، پیشقدم باشم یا اصراری به دوست بودن و دوست ماندن، آنهم به هر قیمتی داشته باشم. فهمیدم در آغوش گرفتن آدمها همیشه هم چیز خوبی نیست. فهمیدم فایده آن یک متر فاصله این است که تو را به خودت نزدیک تر می کند. همین مکثی که گفتم. همان نفسی که گفتم قبل از قدم برداشتن به طرف دیگری می کشی.
با اینحال گاهی از این در آغوش نگرفتن ها دلم می گیرد. کسانی را در زندگی داری که هیچ جوری و با هیچ کلمه ای نمی توانی حس خوب حضورشان و گرمای مطلق وجودشان را برای خودت و برای آنها حل و فصل کنی. باید محکم بغلشان کنی و چیزی هم نگویی. فقط سکوت و آغوش و نثارمحبت و همان مکثی که گفتم.
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن
×