برای مردم جایی که من در آن زندگی می کنم، قانون یک متر فاصله ، قانون جدیدی نیست. اینها اساسا فرهنگ ماچ و بغل و بوسه را ندارند. حتی همان دست دادنشان هم آداب خاص خودش را دارد. اینها آدم لحظه اول پریدن و دست دادن و خودمانی شدن نیستند....
این منم خاطره ای که گاهی در تو مکث می کند و این تویی که هنوز هم بی اندازه زیبایی
فرقی نمی کند کدام لبه ی چاقو تیزتر است یا کدام مایع مشتعل تر زنی که نگاهش را از سوختن کبریت برنمی دارد سوخته است زنی که روی چاقو مکث می کند رگش را بریده است و او که با چمدانش خلوت می کند رفته است...
دخترم ..دنیای من به “تو” که میرسم مکث میکنم انگار در زیبایی ات چیزی را جا گذاشته ام… در صدایت آرامش را… در چشم های مشکی ات زندگی را… در صورت مثل ماهت،مهربانی را… در “تو” تمام من را به”تو” که میرسم مکث میکنم…
وقتی با توام ترافیک زیباترین مکث عالمه! ️️️
وقتی تو با منی ترافیک می تونه بهترین مکث عالم باشه... ️️️
به تو که میرسم، مکث میکنم! انگار در زیباییات چیزی جا گذاشتهام.. مثلا در صدایت آرامش، یا در چشمهایت زندگی .
“عشق” یعنی که خیابان به خیابان همه را رد کنی و ، ناگهان بر سر یک کوچه کمی مکث کنی…!
به تو که میرسم؛ مکث میکنم انگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام مثلا در صدایت آرامش یا در چشم هایت زندگی...
به تو که میرسم مکث میکنم … انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام مثلا در صدایت آرامش ، در چشمهایت زندگی ! ️