سه شنبه , ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دورهمیقدر این لحظه بدانیمکه در جا گذرد ست...قدر این خنده بدانیمکه رویا گذر ست...شاید این لحظه گذشتخاطره ای جاماند (عکس)یا در آن خاطره همیک نفر آنجا گذر ست...من و تو دورهمیخنده کنیم شاد شویمتو نمی دانی همان،خاطره آنجا گذر ست...پس بیا دورهمی!خاطره سازیم و کمیتو بخندی،شاید آنجا من تنها گذرست...خوش باحال دل آنکس که دلش شاد شودیا دران لحظه شادی،غمش از جان گذردراست گفتند؛خنده بر هردرد بی درمان دواستپس بخند و خنده کن...
داشتم برگه های دانشجوهامو صحیح میکردم....🌹یکی از برگه های خالی حواسمو به خودش جلب کرد...به هیچ کدام از سوال ها جواب نداده بود. ...فقط زیر سوال آخر نوشته بود: «نه بابام مریض بوده، نه مامانم، همه صحیح و سالمن شکر خدا. تصادف هم نکردم، خواب هم نموندم، اتفاق بدی هم نیفتاده. دیشب تولد عشقم بود. گفتم سنگ تموم بذارم براش. بعد از ظهر یه دورهمی گرفتیم با بچه ها. بزن و برقص. شام هم بردمش نایب و یه کباب و جوجه ترکیبی زدی...
