شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
پاییز آمد، با خودش یک مرد را بُردیک عارف ویک عاشق شبگرد را بردپاییز صد ها خاطره از آن صدا داشتیک حنجره از غصه و پر درد را بردپاییز آمد شیشه ی عطری که هرباربا عطر خود مدهوشمان میکرد را برداو هدیه ی پاییز بود و مِهر،بان بودپاییز آنچه با خودش آورد ،را بردما مانده ایم و حسرت آن گل که پاییزهرگز نمیشد رنگ و رویش زرد را بردپاییز یا فصل خزان با مرگ آمددر بین این نامردمان یک مرد را برد...
بهشت کجاست؟ ندانم، ولی یقین دانمکه جمع سبز شما کم از بهشت نباشد...
تو ای محمدرضا شجریان، فرزند خلف ایران، تو ای آوای جاودانه خراسان. آوای برخاسته از گلوگاه گرم تو، قلب یکایک هموطنان تو را گرم کرد. تو نمرده ای، صدای تو در قلب ما جاودانه حک شده است. گویند فقط صداست که می ماند. من مرثیه تو را نخواهم گریست. تعالی تو را خواهم سرود.»...
تو تا همیشه ماندگار خواهی شدای امپراطور صدا!تو همان آفتاب جانی که با مهر آمدیمهر بخشیدی و در مهر خاطره گشتی!رفتی و شاه کلید پازل آواز ایران تا همیشه ی تاریخ، تاج شد و بر بام جانها نشست! رفتی و بعد از تو هرکدام از ما شجریان هایی خواهیم شد که از صدای فرزند ایرانمان سهم خواهیم داشت ،تو تکراری ترین نوای بی تکراری خواهی ماند،که هر روز در گوش زمانه دوره خواهد شد،سفرت بخیر جانان..باران کریمی ارپناهیبعضی آدمها نماد و سمبل یک سرزمین می شن،...
به رگهایم بریز آواز، استاد!همایونی ترین شهناز، استاد!هنوز این خاک بوی ناله داردبخوان "مرغ سحر" را باز، استاد!شهراد میدرى پ . ن : "صبر بسیار بباید پدر پیر فلک راتا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید...""تنها صداست که می ماند"پس از این هر گلی می شکوفد "یاد ایام" خسرو آواز ایران را زمزمه می کند و پس از این هر پرنده ای بال می گشاید "مرغ سحر" سیاوش خراسان را نغمه سر خو...
متن پیام تسلیت استاد حسین علیزاده به مناسبت درگذشت استاد محمدرضا شجریان:مهر با تو آمد،مهر با تو رفت.اما تو نمی روی ومهر با نام تو می ماند.تو مهری و همه فصول مهربانی مهر توتو بزرگ بودی و بزرگ رفتیاما چه کوچک،کوچکانی که چشم و گوش بستند و سیاه ماندندتو تا ابد خواهی ماند...تو تا ابد خواهی خواند...حسین علیزاده۱۷ مهر ۱۳۹۹...
جوما پئیزمقرسر جیلیز ویلیزه ورایتا پیک شجریانه آوازپاییز جمعه/کنار سوختن غروب/پیکی از آواز شجریان...
شعر بود و موسیقی،تاریخ بود و تعالی،نگاه بود و نظروَ....بالاترین هنر او "مردمی"بودنش بود (او)ی بزرگ آواز ایران را میگویم روحش شادان باد و یادش پیوسته مانا....
«او هرگز نمی میرداو زنده است در وجود ما که هموارهطنین صدایش در گوش مان،زمزمه نوایش برلب هایمان و مهر بی پایانش در قلب هایمان جاری خواهد بودعادل فردوسی پورمهر ۹۹»...
ندیده، به یاد می آورم تو را،با بانگ تو، با بانگ دلنشین کلام تو،هر بار تو را می شنوم و به یاد می آورم که چقدر دوست دارم تو راکه چقدر دوست دارم صدای تو راکه چقدر جاودانه ای در مندر بطن زندگی و حالِ خوب و خاطره های من...ندیده دوست دارمت،ندیده به خاطر می سپارمت...تو زنده ای تا ابد در منتو نفس می کشی، همان جا که صدای بی بدیل تو نفس می کشدندیده به یاد می آورم تو راای جاودانهْ صدای بی تکرار.......
و امروز واپسین روزِ زندگانیِ درخشان و متبرّکِ محمدرضا شجریان بود.حیاتِ والا و شگفت انگیزِ هنرمندی نادر و تکرارناپذیر امروز به پایان رسید و یاد و یادگارهای عزیزِ او برای ما مانده است.سفرت به سوی سماوات به خیر نازنین استادِ یگانه، و مقدمت بر ساکنانِ سراپردهٔ قدس مبارک، و نوا و نغمه ات تا ابد در زمینِ انسان ها جاری و سُرایان باد.هفدهمِ مهرِ نود و نُهبا بهت و بُغض و ستایش و نیایش...
دردی ست غیر مُردن آن را دوا نباشد...گفته اند مولانا در واپسین شبِ زندگانیِ مبارکش این غزل را سرود:رو سر بنهْ به بالین، تنها مرا رها کنترکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن...و امروز واپسین روزِ زندگانیِ درخشان و متبرّکِ محمدرضا شجریان بود.حیاتِ والا و شگفت انگیزِ هنرمندی نادر و تکرارناپذیر امروز به پایان رسید و یاد و یادگارهای عزیزِ او برای ما مانده است.هنرمندی که در نوا و نغمه اش، حافظ و سعدی و مولانا شنیدنی تر می شدند و با صدای بی همتای...
کسی که رسالتش را به بهترین شکل ممکن به انجام رساند و تا همیشه در حافظه ی تاریخی این ملت جاویدان است...روحش شاد و یاد و خاطره اش گرامی باد.مردی که بعد از این، با آوازش در گوش و جان دوستدارانش نفس می کشد.نرگس صرافیان طوفان...
بدرود آوای عشق...روانش مینوی و راهش پر نور باد......
رفتی و رفتنت آتش نهاد بر دل.تسلیت به همه ی دوستداران فخر ملی ایران یادش مانا و جاودان...
تنها صداست که می ماند...و صدای خسرو آواز ایران،جاودانه ایست که تا ابد ماندنی ستتسلیت به همه ی عزیزان و دوستداران شجریانمهرداد پیله ور...
خدایا چرا بردی شجریان ما را این بلبل خوش الحان ما راسپردیم اورا دست تو امشب پذیرایی کن مهمان مارا روحشان شاد شقایق صادقپور...
با تمام وجود غمگینم.محبوب قلب هاى ایرانیان جهان را ترک کرد. صدای آسمانی اش، نام نیک پر احترامش و آزادگى ستایش برانگیزش با وجود بدخواهی دشمنان حقیرش، در تاریخ این سرزمین براى همیشه درخشان باقى خواهد ماند.اصغر فرهادی...
آواز خوانِ شب شکن که مرغ حق در سینه داشتىکجایى تا باز بخوانىظلم ظالمجور صیاد آشیانم داده بر باد....تکیه گاه بودید آقا...تنهاتر از همیشه ایم حالا...بى تو به سر نمیشود...بالله که شهر بى تو مرا حبس میشود......
شاید جسم بعضی انسان ها بین ما نباشد ، اما آثارشان ، صدایشان ، اندیشه و کلامشان تا ابد در کنارمان رژه می رود.تسلیت به خانواده و دوستداران اسطوره آواز ایران استاد محمدرضا شجریانمرد با شرف، یاد و خاطرت همیشه در بین ما می ماند...
استاد شجریان خداوندگار موسیقی ایران... روحش شاد و یادش گرامی...
تسلیت به مردم عزیز ایران و همایون جان...شجریان هرگز نمی میرد...آوازش را زمزمه خواهند کرد و تصویرش را در یادها خواهند نگاشت و عشقش را در قلبها جای خواهند داد، برای همیشه و تا ابد ......او مال مردم بود برای مردم خواند و در بین مردم ایستاد درود بر او که خواننده ای آزاده بود، یادش گرامی باد که ادب را با دولت و آزادمنشی و آزادی را به اسارت و مردم را با نامردمان معامله نکرد ...هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق...روحش شاد،یادش جاودان وگرامی...
صدایت تا قرن ها خواهند ماند همان طور که مولانا و سعدی و حافظ جاودانه اند. روحت شاد و یادت گرامی...
گُلی خانم را که از دست دادم،مادربزرگم را، انگار مُردم.سر مزارشوقتی خاک تنش را از چشم ها دور میکردبی اشک خیره بودم و پر نبض!انگار میانِ یک دویدنِ سخت برای نجاتِ کسی جاده ناپدید شده باشد، نبضم می دوید و تنم خواب بود.مات بودم!مبهوت!از دست داده بودم.از دست رفته بود.از میانِ ما...یادم هست مامان آمد کنارم و در گوشم گفت:گریه کن، گریه کُن!انگار کسی پایش را از قفسه سینه ام برداشته باشد، اشک هایم بی صدا روی صورتم پایین آمد.من ...
روح شجریان غریق نور و رحمت خواهد بود بدون شک. طبیعیه متاثر باشیم و ناراحت. اما صدای شجریان، میراث شجریان برای موسیقی دستگاهی، برکشیدن جایگاه آواز و شوری که با صدای آسمانی اش در تار و پود لحظات تاریخی این کشور دمید، همیشه زنده نگهش می داره... روحش شاد و یادش گرامی ......
درگذشت استاد بی بدیل و قلّه آواز ایران حضرت محمدرضا شجریان رو به تمام دوستداران ایشان تسلیت عرض میکنم...
مرگ ، غریبانه ترین موسیقی اش را برای زیباترین صدای تاریخ نواختمهر آمدی و مهر هم پر کشیدیزبانم را آلوده به واژه ی تسلیت نمی کنم که این واژه هرگز باعث تسلّای دل هیچ باز مانده ای نمی شود ؛ تو رفته ای اما تا همیشه هستی چون این صداست که می ماند !برای خلق اینهمه زیباییِ ماندگار ممنونیمممنونیم که با صدای جان بخشت مدام زندگی را در ما تازه نگه می داشتیخداحافظ ای اسطوره ی صدا و صداقت و شجاعت ، خداحافظ !...
چه روزها و چه لحظه هایی با صدایت و با عشقت سپری شد در هجوم غم ها و خیل شادی ها.آااای استاد،استاد،استاد چه اندوه عظیمی به دلم چنگ انداخته.روحت شاد و نامت گرامی باد...
"مرغ سحر" جهان مان شامِ تار گشت استاد "محمدرضا شجریان" بدرود...
هوشنگ ابتهاج :حافظ اگر زنده بود شجریان را غرق در بوسه می کرد...حافظ بوسه بارانش کن..او تنها یک خواننده نبود! صدای یک ملت بود..مرغ سحر پر کشید......
نه باراننه بوراننه آتشنه توفانصدای تو انگشت تبدار آن دختر نوجوانی ستکه یک نام را بر بخار تن شیشهننوشته خط زدصدای تو انگشت یخ بسته ی مادر تازه پیری ستکه در اشک ریز گلاب و گلایلگِل از نام یک مرد می شستصدای توسوسوی مهتابدر چشم های شبی بی پناه استصدای توآتش نهتوفان نهآه است...
یک لحظه تمام سیم های تنم پاره شد. مثل ثانیه های قبل از مرگ که تصاویر تمام دوران های زندگی به یکباره از جلوی چشم آدمی می گذرد تمام آوازها و تصنیف های استاد از جلوی چشمانم گذشت.تنم بیشتر از زلزلهٔ بم لرزید، انگار هزار نفر زیر پوستم دف می زدند.باور نکردم. هیچوقت باور نمی کنم. مگر می شود از کلمه ی مرگ یا فوت یا بدرود برای این اسم استفاده کرد؟!مگر می شود نفس های سترگ این کوه عظیم را ندیده گرفت؟! مگر می شود این خبر را شنید و نمرد؟! نه، هیچوقت باو...
هم ناله ی قطره های باران بودندر پیکرِ زخمیِ وطن جان بودنآنقدر که فکر می کنید آسان نیست !سخت است در ایران شجریان بودن ... ...
نباید فراموش کنیم که موسیقیاندیشیدن به انسان می دهمن موسیقی ای رو دنبال کردم که اندیشیدن به انسان ها بدهاون موسیقی ای رو که خواسته باشه برای لحظه ایفقط انسان خوشش بیاد یا حال کنه...از اون دیدگاه من دنبال نمی کنم.من موسیقی رو از دیدگاهی دنبال می کنم که اندیشیدن به مردم بده.و...لحظه ای از خودش بیرون بیاد و فکر کنه...زیرا انسان در فکر کردن ساخته می شهدر اندیشیدن راه کمال رو طی می کنه...
یک لحظه تمام سیم های تنم پاره شد. مثل ثانیه های قبل از مرگ که تصاویر تمام دوران های زندگی به یکباره از جلوی چشم آدمی می گذرد تمام آوازها و تصنیف های استاد از جلوی چشمانم گذشت. تنم بیشتر از زلزله بم لرزید، انگار هزار نفر زیر پوستم دف می زدند. باور نکردم. هیچوقت باور نمی کنم. مگر می شود از کلمه ی مرگ یا فوت یا بدرود برای این اسم استفاده کرد؟! مگر می شود نفس های سترگ این کوه عظیم را ندیده گرفت؟! مگر می شود این خبر را شنید و نمُرد؟! نه، هیچوقت باور ن...
ربنا که می گوییماه حلول می کندپرنده خاموشگوش به هوش می شودهر واژه کهحنجره می خوانددَم به عطش می نوشدروحِ تشنهافطار می کندپر پرواز می گیرد جانای صدایتشبیه آب روانتوتنها توربنا بخوان......
بهار دلکش منیکه شجریان خوانده باشدو دل به جا نباشد...
در چشم های توهزار شجریان...ربنا میخواند !!!...
حوالی تو را نمیدانماما اینجا باران با رویایی تو می بارد ؛شجریان با بغض بیشتریمی خواند؛باد روی مدار موهایت می وزدو بوی خاک آلوده به عطرتنت؛اینجا همیشه خزان استبهار من........
«دران زلال بیکران»(به محمدرضا شجریان)بخوان که از صدای تو سپیده سر برآوردوطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآوردبه روی نقشه وطن، صدات چون کند سفرکویر سبز گردد و سر از خزر برآوردبرون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزهابهار بیکرانهای به زیب و فر برآوردچو موجِ آن ترانهها برآید از کرانههاجوانههای ارغوان زِ بیشه سر برآوردبهار جاودانهای که شیوه و شمیم آنز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآوردسیاهی از وطن رود، سپیده ای جوان ...
علی نصیریان: شجریان در موسیقی سنتی آوازی ایران، منحصربه فرد است؛ همان طور که غلامحسین بنان بود و هست. شجریان در عمر پربرکت خود، در زمینه موسیقی آوازی ایران، تحقیق و تفحص کرد و با استادان این رشته کار کرد، آموخت و آموزاند.شجریان گوشه های مهجور موسیقی سنتی را خواند؛ با صدایی کم نظیر و جاودیی و گنجینه ای از آوازهای ایرانی را از خود به یادگار گذاشت.شجریان توده مردم را با مفاهیم شعر حافظ آشنا کرد. او حافظ را به مردم شناساند. برای مردم وط...
آواز ایران،بمان و بخوان باغ ها می روند و می آیند ما تماشاکنان صدای تو را ...آوازِ شجریان فقط شنیدنی نیست، نوشیدنی و نیوشیدنی هم هست. پری خانه ی تصویرسازی های شعر فارسی است. تماشائی است، و در این تماشا، «هرکس که دید روی تو بوسید چشم من»! اما موضوعِ این دلنوشته، تحلیل ارزش موسیقائی کار او نیست بلکه اشاره ای است به خدمات او به فرهنگ معنویِ ایران که در دلِ میراث ادبیاتِ شاعرانه پا...
خسرو آواز قرن، شاه بی قرینشد ز نظر غایب و خلقی پی اش غمینمرغ سحر، خفته به بستر چرا خموش؟دلشدگان در عطش بانگ آتشینفتح جهان کرد بدون سلاح و جنگنغمه ی عرش است که جاری است بر زمینچون که کند لب به ترنم، دوباره بازاز دمش این خاک شود جنت برینجغد، خمش گردد و باغ از زغن، تهیزهره به رقص آید و ناهید از آن طنینطالع سرکش پی خاموشی اش مکوشچرخ ستمگر پی صیدش مکن کمیننرگس بیمار مرا در امان بداردست طبیعت گل عمر مرا مچین...
کسانیکه در جلوی در بیمارستان جم برای استاد شجریان جمع شدهاند زمانیکه میفهمند هنوز استاد فوت نکرده است دچار خسران میشوند. تو گویی چیزی را از دست دادهاند. این «چیز» در روانکاوی همان «علت ابژهٔ میل» است. جهانی که بیمعنا شده باشد انسانها در آن به هر چیزی متوسل میشوند تا مکانیسم میلشان حرکت کند. زنده بودن استاد مویه کردن بر او را از انسانها میگیرد. انسانهای نگران حال استاد تشنه خون استادند! از لحاظ روانکاوی عصبانیت مردمان جلوی بیمارستان اصلا ...
ای شهسوار عاشق ققنوس سان ما وی بلبل نغمه سرای خوش بیان مابا ربنای تو همه رفتیم تا فلک !بر تر ز لحن تو نیامد در زمان ما...
گفتند رفته ای ولی باور نمیکنمای مونس و فرمانروا ، آرام جان ماهستی همیشه ساکن قلب شکستگان حتی اگر روزی نباشی در میان ما...
...........................................تکذیب شدکمبود ماسکشجریان باز می خواند....................
تفنگات را زمین بگذارکه من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجارتفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن....
صدای تو را / رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم . صدای تو اندوه خیام را دارد. رنگ وبوی صدای تو را دوست ......
یارم به یک لا پیرهن / خوابیده زیر نسترن/ ترسم که بوی نسترن / مست است و هوشیارش کند......