گفته بودم، تاپائیز نشده برگرد! نه برای خودم! بلکه برایتُ می گفتم ... ببین! حالا پائیز رسیده و وسوسه ی خیس شدن موی مان زیر باران، قدم زدنمان ... و صدای خش خش_برگ های_رنگارنگ که زیر پایمان جان می دهند ... و چتری که بخاطر ساختن ای لحظه های زیبا...