شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
مثل یک معجزه ای، علت ایمان منیهمه هان و بله هستند و شما جان منی...
مادر من معجزه ای زنده است....
تمام دوران کودکی به امید رسیدن به این آرزوی درست، و به امید معجزه ی بزرگ شدن، می گذرد و وقتی بچه ای بزرگ شد، اغلب فراموش می کند که چه کارها می خواسته بکند، و اگر هم فراموش نکند، آن را آگاهانه به فراموشی می سپارد. به همین دلیل هم چیزی اتفاق نمی افتد، فقط یک آدم بزرگ به جمع آدم بزرگها اضافه می شود، آن هم بدون پیش آمدن هیچ معجزه ای....
صدایت معجزه می کنددوریِ راه را می شِکندو فاصله را، می کُشد..پس، صدا کن مراکه همچون پرنده ای بی پروابه آغوشت پر خواهم کشید.. ️️️...
خودت را دریغ نکن از من بگذار بوسه اتمعجزه ای شود و تمام این شب ها را بخیر کند …!️️️...
روزهایم عالی می شوند وقتی تورا دارمتمام خیابان ها را با لبخند های از ته دلم چراغانی خواهم کرد با تو هر لحظه معجزه ای در حال وقوع استبا من بمانتو که باشیهمه چیز خوب است!...
حال بحران زده ام معجزه میخواهد و بس...مثلا سرزده یک روز بیایی نروی ...!...
کاش شاملو از معجزه آغوشها و لبخندها و فریاد دردهای مشترک بیشتر مینوشت .کاش فروغ از دردهای به سکوت واداشته انسانها وهجرت بی انتهایش در بهار روشن بیشتر ترانه میخواند ،کاش نیما، کاش نیما از چشم به راهی ها وکاه شمردن دنیا به وسعت زرورق نوشته های روی سیگارش بیشتر خاکستر میکرد،کاش فریدون از برگهای سفید دفتر، و سیاه خطهای بی ادعایش بیشتر سخن میگفت وبیشتر دو بیتی های کوتاه وبلند مهتاب قدم زدنهای را در یک جرعه سر میکشید.کاش سیمین از دلگرفته ها میگفت و هوا...
رفیق،تو نور می آوریو با جادویِ کلام، گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه، در من معجزه می کنی...قصه را زیبا می گویی و مرا به چالش می کشی و در نهایت هر آنچه را که باید تغییر میدهی.تو، اجازه نمیدهی خودم را دستِ کم بگیرم و افقِ زندگی را کوچک بپندارمتو با قلبِ تپنده و پر شور ات، به من زندگی را هدیه می دهیو من بی اندازه دوستت دارم “رفیقِ همیشهِ ماندگارِ من”فقط نفس بکشعمیق...عمیق تر......
وقتی معجزه تویی دیگر هیچ اتفاقِ تازه ایجز دوست داشتنت نمی افتد...!️️️️...
باید از سمت خدا معجزه نازل بشودتا دلم باز دلم باز دلم دل بشود...
زیبای بی نظیر!درست مثل یه معجزه اومدی تو لحظه های تاریک دلم و خورشید زندگیم شدی معجزه جان، تولدت مبارک...
یا گرمى یک بوسه به پیشانى من باشیا علت یک عمر پریشانى من باشبا فاصله اى امن که آسیب نبینىبنشین و فقط شاهد ویرانى من باشهر بار که عاقل شده ام خیر ندیدمیک بار بیا و تو به نادانى من باشمن جاى تو با لحن و لبت شعر بخوانمتو جاى من و محو غزل خوانى من باشناچار به مرگم ته این قصه بیا ویک معجزه در قسمت پایانى من باش...
این روزها باتو معنی زندگی به خود گرفته،و تو همان معجزه زیبای عشقی..من که میگویم: تورا باید کمی بیشتر دوست داشت.️...
اصلا بعضی ها آمده اندڪہ معجزه زندگی آدم باشند،و باخود شادی بیاورند،این بعضی ها اگر یڪ روز نباشند،همین نبودنشان می شود،بزرگ ترین درد زندگی️️️️...
من در آغوشِ تو آرام ترین مردِ جهانمبغلم کنکه تنت معجزه ی قرنِ اخیر است...️️️...
بگذار به تو... نشان بدهم که عشق...عجب معجزه ای است... ️️️...
برای خوشبخت کردنم نیازی به معجزه نیستفقط بودنت را همیشگی کن ...️️️️...
تنها دو راه برای زندگی کردن وجود دارد. یکی اینکه انگار هیچ چیزی معجزه نیست. دیگری اینکه انگار همه چیز معجزه است....
معجزهرا وجود فردی می نامم که می شود در آغوشش عالم و آدم را از یاد برد!...
اگر هر روز را شبیه هم ببینی، ممکن است بینش خود را از دست دهی. هر روز متفاوت با دیگری است، هر روز معجزۀ مخصوص خود را به همراه دارد. فقط باید به این معجزه توجه کنی....
زنها را باید زیاد دوست داشتباید احساسِ منحصربفرد بودن به آنهادادبایدشبیه معجزه به زنهانگاه کردزنی که بداندبودنش،مردی رابه وَجد می آورد،هرگزپیرنخواهدشدهرگز!...
هیچ کس نباید امیدهای خود را به معجزه وابسته کند....
پاییزی تر از چشم های آبانی توکدام فصل است؟کدام بهار است که از دست های توآغاز نشود؟ای شکوفه ترین لبخند؛ای پر آوازه ترین سکوتم؛من در برگریزان آغوشتجوانه می زنممگر تو کدام فصلیکه پر معجزه ای... ️️️...
مهربانیِ یک نفر عاشقم کردآن هم در حدِ معجزهاز باقیِ دوست داشتن هافقط یاد گرفتم کهمعجزه کردن کارِ هرکسی نیست...️️️...
من معجزه را...فردی مینامم... که میشود درآغوشش عالم وآدم را ازیاد برد...!!...
معجزه یعنی️دست های گرمِ تو️گره شود میانِ روزهای سردِ من…!️️️️...
بودنت تو زندگیم یه معجزه بوداز طرف خدا رفیقتولدت مبارک رفیق جان...
معجزه زندگی منی رفیق...
دوباره معجزه آب و آفتاب و زمینشکوه جادوی رنگین کمان فروردینشکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرودسپاس و بوسه و لبخند و شادباش و دروددوباره چهره نوروز و شادمانی عیددوباره عشق و امیددوباره چشم و دل ما و چهرههای بهارفرارسیدن نوروز و سال نو را شادباش میگویم.برایتان تندرستی و نیکروزیدر سال نو آرزو دارم.باشد که سالی سرشار از شادیو کامروایی داشته باشید...
این دنیایک معجزه بود،برای منتو را ببینمو هزار بار برایت بمیرم...
نگاهم کن لبخند بزنو برگردان مرا به زنده بودن من به معجزهی لبخندتایمان دارم ️️️...
یا زهرا (س)، ای مادر معنوی تمام شیعیان جهان، در روز شهادت شما دلم مانند پهلویتان شده است. میخواهم دستِ دلم را بگیرید و دعایش کنید. آخر میگویند دعای مادر، معجزه میکند. برای فرزند کوچک روسیاهتان معجزه کنید....
خدایا قسمت و حکمتت رابزار برای اونایی که می فهمندبرای منه نفهم فقط معجزه کن!...
دست در دست مادرش آمد/در اتاق پزشک درمانگاهاشک در چشم مادرش لرزان/بغض مردانه ی پدر گهگاه---جای گیسوی دخترانه به سر/داشت یک شال سرخ بر دوششدر خیال محال مادری اش/یک عروسک درون آغوشش---دستبندی به دور دستش داشت/جنسش از چسب و جای سوزن بوددرد هایی که در وجودش داشت/بیشتر از توان یک تن بود---آخرین آزمایشش میگفت/کار درمان شکست خواهد خوردآخر این جنگ نابرابر را/سرطان خبیث خواهد برد---رفت و در آرزوی معجزه بود/مادرش زیر لب دعا میخواند...
خدایاهمیشه دلتنگی ام رادر دریای آغوش تو ریختمعجیب ایندریا معجزه میکندمهربانااین معجزه رابرای عزیزانم مقرر فرماتا تمام غمهایشان رادر دریایآغوشت بریزند...
سرنوشت ...چه واژه ی قشنگیست برای ما ..تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه ...پا به پایت عاشقانه هایمان را قدم میزنم ...و پا پس نمیکشم از عشقت ...حتی در سخت ترین شرایط ...و همچنان نفس من در تلاطم امواج نگاهت بند می آید ...و تا آخرین نفس دوست داشتنی ترین مرد زندگی ام خواهی بود ... دوستت دارم معجزه زندگیم!...
بخندیدکه شاید بتوانیدمعجزه کنیدو طراوت به گلِ پژمرده زندگیتان هدیه دهید..بلندتر قهقهه بزنیدحتی اگر کوتاه،حتی اگر مصنوعی ......
من بعد از قریب به چهل سال بودن در دنیا از امروز براى خودم یک عمر عزاى خصوصى اعلام میکنم. من به خاطر از دست دادن بهترین جوانان وطن در هشت سال دفاع مقدس، من به خاطر بانه و سردشت،من به خاطر زلزله رودبار و منجیل، من به خاطر تمام مسافران ایرباس، من به خاطر مهاجرت متخصصان کشورم، من به خاطر زلزله بم، من به خاطر هرجان عزیزى که به دلیل تحریم ها از دست رفت و هر پدرى که در این سرزمین زرخیز شرمسار خانواده اش شد ، من به خاطر غواصان دست بسته، من به خاطر حاجیان...
میخواهم دعا کنم ؛برای آبادانیِ کشورم،برای شادیِ دلهای بیقرار،و برای سامان گرفتنِ روزگارِ مردمی که به امیدِ فرداهایی بهتر، سختیِ اینروزهایشان را به جان خریده اند .من روزهای خوب را،من آرزوی تمامِ مردمِ سرزمینم را آرزو میکنم .و میدانم که یکی از اینروزها، تمامِ اتفاقاتِ خوب، خواهند افتاد و درختانِ تحول، جوانه خواهند زد.من بالای آسمانِ این شهر، خدایی دیدهام که هر غیر ممکنی را ممکن میکند،میدانم روزی میرسد که خاطراتِ روزهای سخ...
یه جمله بگو معجزه کن!حالمُ خوب کنبگو هیچی عوض نشده!عوض نمیشهبگو خواب بوده رفتنتنبودنتفقط بگو....
هر پیامبری معجزه ای داشتیکی نفسشیکی عصایشو دیگری کتابشاما توهیچ یکاز این ویژگی ها را نداشتیمنتنها به گل سرخیمیان موهایتایمان آوردم ......
شاید امروز همان روزی که می خواستی نبود ،و هیچ چیز ، به گونه ای که تو انتظار داشتی پیش نرفت ،ولی روزهای خوب ، در راه اند ...قوی باش و مصمم تر از قبل ، برای حالِ خوب و آرزوهایت تلاش کنو فراموش نکن که خدا همیشه در اوجِ سختی و مشکلات ، از راه می رسد و برایت معجزه می کند .کمی تحمل کنهمه چیز درست خواهد شد ......
تو تاب توان از من گرفتی-من در التجای یک معجزه بودمکه سکوتم را با پلک زدنت تکه تکه کردیو ریختی روی قالی ابریشمی مادرمگل های قالی مبتلا به تکه های سکوت شدندو تن خانههوای تازه را بلعید -تو تاب توان از من گرفتی......
بعضی آغازها، همان رویاهایِ دور از انتظاری هستند که فراموششان کردهایم.یا همان قدمهایِ مهربانی که برای دیگران برداشتیم و نفهمیدیم چه بذری برایِ آینده میکاریم.آن بذر جوانه میدهد، رشد میکند و به شکلِ آغازی در زندگی شکل میگیرد؛آغازی که میتواند همان معجزه باشد...و شاید روزی برسد که بپرسم، من چه کاشته ام که این بذر جوانه داده است؟قلبِ من آن روز به معجزهیِ رویاهایم در یک آغازِ اتفاقی، ایمان آورده است...تولدت مبارک بهترین اتفاق...
می شود تا انتهایِ تمامِ راه هایِ جهان و تا چرخشِ آخرین عقربه یِ آخرین ساعت، دوستم داشته باشی؟ یا همینطور بی دلیل و همینطور بی منطق؟و دوست داشتنت مثلِ آدم هایِ این زمانه، تمام نشود؟!می شود فرق داشته باشی با همه؟؟می شود هرچقدر هم که سرت شلوغ شد؛ باز هم عاشقم بمانی و حرف هایِ خوبت، فقط برایِ من باشند؟من برایِ ماندن به پایِ تو، چیزِ زیادی نمی خواهم!همین که وفادار بمانی، همین که گاهی به گوشم آوایِ دوست داشتن بخوانی کافیست...همین که هر کجا ...
از رفتنش فاجعه نساز رفت که رفت... به درک!!! بودنش معجزه نبود که رفتنش فاجعه باشد...!...
اولین باره میخوام تولدتو تبریک بگم اولینا خیلی مهمن، همیشه تو یادِ آدما میمونن...مثلِ اولین شبی که تا صبح باهم خندیدیم یادت باشه کهبرای عاشق شدن،باید کسی رو انتخاب کنیکه همیشه به تو شبیه به یک معجزه نگاه کنه مهربونیاتو جایی جا نذاریخوشبختیت آرزومه تولدت مبارک رفیقم...
من معجزه را فردی می ناممکه میشود در آغوششعالم و آدم را از یاد برد......