پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چون تبسم تکرارم کندر خلوتِ حضورت،اینجا نگاه زبانِ واژه هایِ ناگفته است و دست پیامبرِ واژه هایِ نامکتوب....
من پیامبری را می شناسم که هرگز مبعوث نشد ،بی کتاب است اما از دستانش معجزه می ریزد نگاهش اعجاز دارد کلامش زنده می کند آن پیامبر در آینه ، دعوتم می کند به خدایی ایمان بیاورم که بخشی از من تنهایش را به من بخشید تا «ما» شویمآن سه روز سولماز رضایی...
یا نورنور شدی تا ظلمت از دل های اسیر خاک برگیریعشق شدی تا سردی از دل های پژمرده ؛ بازستانیجااان شدی تا جسم های خسته مان را ؛ امان باشیمهر شدی تا ماه بی نور نماندعدل شدی ؛ تا ظلم از حفره ی دل ددمنشان رخت بربنددستوده شدی تا ستایش از نامت ؛ به بندگی رسدپیامبر شدی تا راه از بیراهه ؛ جدا گرددانسان کامل شدی تا ؛ خدا به خود ؛ تبارک الله گویدبا من بگو ای اسوه ی نیکی های بی شمار ! ؛چگونه تورا نشناختند ؛ آنان که گاهی ؛از سر بی شرمی یا...
جبرئیل هنوز بازنشست نشده. داره کار میکنه.هنوز داره گوشی خدا رو میده دست پیامبراش.همون به قول خودش برگزیده ها.حس میکنم محمد خاتم نبوده و بعد از اونهر روز تو هر گوشه از دنیا تو هر سنی یکی از ماهامبعوث میشیم به پیامبری برای راهنمایی یه دوستیه خانواده یه شهر یه کشور یه دنیاپیامبر شادی،پیامبر لبخند،پیامبرِ چیزی نیست درست میشه،پیامبر گور پدر دنیا،پیامبر بی خیالی،پیامبر عشقپیامبر دوست دارممبعوث میشیم تا کشتی بسازیم جفت جف...
هر پیامبری معجزه ای داشتیکی نفسشیکی عصایشو دیگری کتابشاما توهیچ یکاز این ویژگی ها را نداشتیمنتنها به گل سرخیمیان موهایتایمان آوردم ......
فرا رسیدن سال روز ولادت با سعادت پیامبر بزرگ خدازائر آسمانها، روح قدسی و رفیع، حضرت مسیح بن مریم علیه السلامبر موحدان پاک اندیش و روشن بین، مبارک باد . . ....
از آسمان پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: وسیع تر از من استاز کوه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مقاوم تر از من استاز آینه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: پاک تر از من استاز آب پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: زلال تر از من استاز مادر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مهربانتر از من استاز پیامبر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: از تمام یارانم به من نزدیک تراستازخودش پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: خادم خداروز پرستار و بهورز مبارک باد...
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمدقدر فلک را کمال و منزلتى نیستدر نظر قدر با کمال محمدمیلاد نور مبارک...
عرشیان امشب زمین را لاله باران می کنند/خاک را خوشبو تر از زلف نگاران می کنند/افرینش فیض از دیدار احمد میبرد/کعبه امشب سجده بر خاک محمد میبرد.میلادپیامبرمبارک...
مادرم پیامبری بود ...با زنبیلی پر از معجزهیادم نمی روددر اولین سوز زمستانیالنگویش را به بخاری تبدیل کرد...!...
ختم رُسُل به سوی جنان میکند سفر / جان جهانیان ز جهان میکند سفرریزید خون ز دیده که در آخر صفر / کز پیکر وجود، روان میکند سفررحلت نبی رحمت تسلیت باد...
به گلها بگویید به اشک ژاله، رخ بشویند و بلبلان را به نوحه خوانی بخوانید که پیامبر باران، امشب دیگر نمی خندد...