پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شب تلخ دلم پایان نداره خدابخت دلم انگاری خوابه...
گاهی باید خندید بر غمی بی پایان:)...
دلبرت پیشت نباشد ......همان کوری بهتر است 🖤🥀...
هر شب سقط یک آرزو در دل ......
درد آن است ک بخوانی درگذشت...
شرحی زِ حال و حالی زِ شرح نیست......
کاش میشد یه شب لا به لای گریه ها مُرد...
ولی هیچی نمیتونه جای خالیشو پر کنهپدرم...
یک روزی میمرم . و تو فکر میکنی که من فقط آفلاین م....
غمگینم؛ مثل پرنده ای آزاد ولی دلتنگِ قفس......
تمام درد ها و رنجها 12:00به بعد سراغم میان...
شادی هایمان در میان امواج دردها غرق شد....
از ما چه مانده غیر از آرزو؟!...
مَن از آنی که تو ازمن ساختی ویران تَرم ....
جبران نمی شوی حتی به گریه های عمیق؛...
من خیلی وقته خودم نیستم و کسی نفهمید ....
بابا بهت گفته بودم بعد تو میمیرم...
می شد ای کاش که برگردی و تکرار شوی......
آن قدر دارمتکه انگار نه انگارندارمت...
ای سیاهی شب دوستت دارم./چون توهمرنگ بخت منی...
ما کجا گمشده ایم..!ته بن بست چرا ناپیداست؟...
غریبه شد،اونیکه برام صمیمی ترین بود....
ما مهاجریم از غمی به غمی دیگر:)Farzaneh 22...
به غمی لبخند میزد که همه چیز را از او گرفته بود....
ساختی ازم یه آدم بی روح و سرد(:🖤🦋...
آدمی دروجودم مرده است،نمیدانم چه کنم!...
من از خوش باوری هایم به ویرانے رسیدم..🌱️...
در رفتن هیچ چاره ای نبود ، و در ماندن هیچ امیدی....
یه لحظه حس کنی نداریشو قلبت بمیره...
و تو چه می دانی از درد؟...
خسته ام از جماعت زنده کش مرده پرست......
جوان بودم کهناگه پیر شد دل...💔....
من تمامم پر از این حالتِ بی حوصلگیست ....
پاییز، رنگِ زندگیِ پُر غمِ من است...
یه مدت از نبودت میگذره:)...
بهار می آیدگلها می شکفندتو کجایی؟...
تو رفتی بهار دیگر نمی آید...
نمانده جزسایه ای ازمن اثری ؛...
شدم یه جسم بدون هیچگونه احساس..!...
دلم گرفته...صدامو میشنوید؟...
من آن شبم که سحر نمی شود...
چیشد انقد دور شدیم؛!...
ما ادمای تنهایمون بودیم:)...
و سرانجام غم و اندوه تا ریشه ی روح ما نفوذ کرد ....
درد دارد نبودنت در آغوش در هم شکسته ی من...
روزی هم میروم از آن رفتن ها که آمدن ندارد...
من فقط جسدی در نقش نفس کشیدنم...!...
گلچین روزگار خوش سلیقه است...
یک ت رنجاندی مرا یک جهان شادم نکرد:)...
زندگی تنها بهانه ای بود برای مردن...