عطر عجیب نرگست،پیچیده در تنهاییم در بهمن آغوش من ،حس بهارانی بیا
پاییز هم گذشت و دلت عاشقم نشد چشم انتظار سوز زمستان و بهمن ام
اسفند ندارم جای آن هر روز برای چشمانت بهمن دود می کنم
آبان و آذر رفت، دی رفت و بهمن شد خانه تکانی کن، اسفند روشن شد
بهمن مدتهاست/پهن شده روی آفتاب/وجب به وجب آدم برفی
بهمن خاص بود بعد ماه شد همونی که با همه فرق داره
مثلِ بهمن بیا ... ! به آغوش بِکش تمامم را ...
و شاعرانه ترین ماه ، ماه بهمن بود
پک میزند بهمن به بهمن زخمهایش را مثل زمین قرن حاضر، رو به ویرانیست...
دهه فجر، خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیار ما نگریخت، برفهای بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد. دهه فجرمبارک