پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عطر عجیب نرگست،پیچیده در تنهاییم در بهمن آغوش من ،حس بهارانی بیا...
پاییز هم گذشت و دلت عاشقم نشدچشم انتظار سوز زمستان و بهمن ام...
اسفند ندارمجای آنهر روز برای چشمانتبهمن دود می کنم...
آبان و آذر رفت، دی رفت و بهمن شدخانه تکانی کن، اسفند روشن شد...
بهمن مدتهاست/پهن شده روی آفتاب/وجب به وجب آدم برفی...
بهمن خاص بودبعد ماه شدهمونی که با همه فرق داره...
مثلِ بهمن بیا ... !به آغوش بِکشتمامم را ......
و شاعرانه ترین ماه ، ماه بهمن بود...
پک میزند بهمن به بهمن زخمهایش رامثل زمین قرن حاضر، رو به ویرانیست......
دهه فجر، خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیار ما نگریخت، برفهای بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد. دهه فجرمبارک...