متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
او را وطن کردم
مرا به غربت تبعید کرد...!
ارس آرامی
نذر کردم هرکه از کوچه معشوقه ما گذارد ،،
بشکنم سر به دیوارش تا یاد کنم عهد قدیم!
ارس آرامی
حس وجود تو همان رایحه نم باران بر خاک ،،
همان بوی پوست پرتقال نوبرانه روی بخاری ست
ارس آرامی
گفتم: تو آرزو کن اجابت کردنش با من ،،
گفت: همه آرزوهایم به خودم مربوط است!!
ارس آرامی
مگه میشه تو صدام کنی و باهار نشه...!
ارس آرامی
چمدان بستن تو
معنی بیدادگری ست!
ارس آرامی
باز به خیابان این شهر نم باران زده است
چتر و باران هست و من همراه را گم کرده ام
ارس ارامی
باختن به تو عین برد است مرا
ارس آرامی
از آدمی که کسی جایش گذاشته
و به سمت شما آمده نترسید!
او معنی تلخِ جاماندن را می فهمد!
از کسی بترس که برای اولین بار می خواهد ماندن را تجربه کند،
از آدم بی خطا فاصله بگیر
او آمده تا اولین خطا را با شما انجام دهد!
او شما...
سردی خانه و این دلم به کنار ،
تو بگو با این دو استکان چای سرد که مانده در سینی چه کنم!؟
ارس آرامی
دست هایم از انتظار تو یخ زد
سرما بهانه بود !!
ارس آرامی