متن اشعار عاشقانه فارسی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشعار عاشقانه فارسی
ای که جام غـزل چـشـم تـو بـی مانـند است
دل بی تاب من امـشب به غمـت در بنداست
پـر تـنـــهــایـی و آشـــوب نــگـاهــم بــی تـو
که ز هجـران تو ایـن فاصله چون الوند است
ز تـو گـر دور شــوم هــمـدم جـان، بر دل من
گـر بیافـتـد به سـحر شـعله، رضـایـتمند...
یاد روزی که به من گفتی عزیز مهربان
ای که همچون ماه تابانی به جان آسمان
گر ندارم در وجودم غیر ممکنها ولی
چون تو در قلبم شدی غافل شدم از این و آن
تو از این شاعر چه میخواهی قناری جان بگو
من به بالت میدهم یک آسمان بیکران...
بیا؛ از ساحلِ قلبم، گذر کن!
کمی، از روی حس، بر دل، نظر کن!
بزن، موجِ نگاهت، بر دلِ من؛
محبّت را، درونم، بیشتر کن!
اوج می گیرد، مدام امواجِ دل، با یادِ تو؛
مهرِ تو، جاری به سینه، بیش، از حد کرده ام؛
با تو خوبِ خوب، می گردد، تمامِ حسّ جان؛
بودنت، در سینه ام را، عشقِ سرمد کرده ام