متن عشق آتشین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق آتشین
شدم مست از شراب گیسویت و نازها کشیده ام
چگونه شرح دهم که چون تو یار زیبا ندیده ام
به باغ زندگیم آب حیات شدی چنان که در
بوستان دل شکوفه زد دوباره شاخه های تکیده ام
گر زبان قاصر و چشمها مات و درحیرتم
انصاف نیست بگویی به آخر...
یاد روزی که به من گفتی عزیز مهربان
ای که همچون ماه تابانی به جان آسمان
گر ندارم در وجودم غیر ممکنها ولی
چون تو در قلبم شدی غافل شدم از این و آن
تو از این شاعر چه میخواهی قناری جان بگو
من به بالت میدهم یک آسمان بیکران...
تب کردن من دست خودم نیست.
لبهای تو آتش به دلم انداخته.
آمدی با انرژی بسیار؛
و با بارش بوسههایت،
لبهای تفتیده در تب عشق را،
طراوت دادی؛
و شیرهی احساست را،
نثار صداقت سینهام نمودی!
در عشق بازی دلم گل پایِ هر دیوانه ریخت
تا که او هم گویِ آتش را بر این گلخانه ریخت
آن شرابی را که من با صبر، کهنه ساختم
چشمِ یک حورینما، امروز در پیمانه ریخت
احتمالا بازهم مغبونِ عشقی دیگرم
#ماه_من شب زلفِ خود را باز و بر ویرانه...
تو میان من و مستی کدام را خواهی..؟
من تو را مست در آغوش خودم میخواهم...
دل دیووانه پسندم...
کرده ارزو امشب...
دو سه بوسه از لبانت...
دختر ها مثل بمب هستند
شما میتوانید دلیل خنثی شدنش باشید یا در زمان سوختنش ، تماشاگرش نیستین ، با او در حال سوختن هستین …