بیو مجنون
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو مجنون
اگه بری انگیزه ای ندارم واسه زندگی تومیدونی مجنونتم جون میدم پای عاشقی
شب و بیداری شانه مردانه عشق دیروزی تو هم می خواهی
من و بد مستی سخت و دل سنگی شعری از دلتنگی تو میخوانی
لیلی بیگانه من آن مجنونم تو ای دیوانه چیزی می فهمی
از شب و سیاهی در بیابان ها، شمع و پروانه چیزی می فهمی
بیچاره قلب مجنون توعشقم شانس نداره ای وای توهفت آسمون نداره یه ستاره
روزی که به تو شیطنت آموخته شیطان
تا مرز جنون خواست تو را حضرت انسان
ای سیب پر از وسوسه ی حضرت عصیان
ای موی تو پیچیده ترین زلف پریشان
شیرین که شد لیلا مجنون نمی فهمد
فرهاد به لیلا .......... شیرین نمی خندد
یه دل غرق جنون میگه پیش من بمون هواش توداشته باش برسه به خواسته هاش
خدایه قلب عاشق بدجوری دردمیکنه تنهاخودت حبیبم میدونی که چی شده رفت واصلافکرنکردبدون اون چی میشم باخودش قلبم بردمن مجنون میمیرم نمیتونم قلبم ازعشقم پس بگیرم یه مجنونم که توی اوج جوونی پیرم
گفتی که می خواهم تو را
گفتی و تو زیرَش زدی
یک روز معشوقه ت بُدَم
یک روزِ دیگر، دیگری!
یک روز ابرِ بارشی
یک روز چترِ خواهشی
جانِ دلم آخر بگو
مستی تو یا مجنون وشی؟!
شیما رحمانی
دوس داشتن توهرروز تکرارمیشه عزیزم / اماواسه یه مجنون تکراری نه حبیبم
عشق توی دل من بدجوری غوغامیکنه/دل هرلحظه من مجنون رسوا میکنه