پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاریک هر دو باورمان ز آغاز به یکدیگر نرسیدن بود...
همه ما یک روز، یک جایی، با یک اتفاق، همه وجودمان را از دست داده ایم... بی آنکه قلبمان از تپش بایستد! دنیاکیانی...
تا آنجا راهی نیست،ولی نآیی نیست...
شبی به خوابم بیا من که میدانم تعبیر خواب هایم با تو همه نرسیدن است اما بگذار فقط ثانیه ای داشتنت را باور کنم قرارمان همین امشب لابه لای تاریکی ها...
زندگی داستان عجیبی ست هر کس دقیقا درجایی است که نباید باشدخودمان اینجا قلبمان جای دیگرانگار که زاده شده ایم برای نرسیدن ها...
کاش بودی و میدیدی عشق جوانی من که رسیدم به همه ارزو هایی که داشتیم به غیر تا ابد بودنمون...