متن حمیدرضا عبداللهی

قلبی که شکسته باشد ...
شاید بزند
شاید زنده باشد
شاید نفس بکشد
اما زندگی نمیکند ... !

به آغوشم بکش ...
ذوبم کن در خودت
آنوقت است
که با هم میشویم یکی ... !

در این روزهای سرد زمستانی

کُنج آغوش کسی که

دوستش داری بهترین جای جهان است ️

مثلِ بهمن بیا ... !️️
به آغوش بِکش تمامم را ... !

اقتدا کن به دلت
هر وقت بین دو راهی
رفتن و ماندن ، ماندی
دلت به دلم راه دارد ،
تو جز من
جایی نخواهی رفت ... !

خنک کن
دلم را با بوسه ای
وسط این زمستان️
بیش از هر چیزتو می چسبی ...!

تو نفس های منی
بند بیایی نیستم ...!️

به آغوشم بکش ...
ذوبم کن در خودت آنوقت است
که با هم میشویم یکی... !

قرص کن
دلم را با نگاهت ...
بگو دوستت دارم
من تمام آرزوهایم
با یک تو
برآورده میشود ...

عجب عطرِ دل انگیزی دارد
این شهریور ڪه هر دم
مرا یادِ تو می اندازد ...️

تمام دنیای من، در همین
قاب چشمان توست...

️️️

از جان هم میشود سیر شد
اما از تو نه ...️

بیشتر از اینها
برای من باش
دلم می خواهد
گره بزنم
هر نفسم را
به بودنت ...️

عشق یعنی اینکه
وقت به آغوش کشیدنت
بوی تو را بگیرد
ذره ذره ی وجودم ...

ایده آل یعنی دراین حال و هوای
ناب پاییزی
تو را داشتن️ ...

دلم کمی باران می خواهد..
و یک خیابان بی انتها
و یک چترِ مشترک باشد
برای من و تو ...️

دریا ... دلش بوداما من
غرق چشم هایش شدم ...!️

بیشتر از اینها
برای من باش
دلم می خواهد
گره بزنم
هر نفسم را
به بودنت ...️

نه دی نه بهمن..️
و نه اسفند هیچ کدامشان
حریف گرمای آغوش تو نیست
عزیز جانم ...️

دوست داشتنت
مثل همین
سرمای خوب زمستان است
می رود در دل و جانم ...!

بگو دوستت دارم و بعد

به آغوشم بکش ...

نترس !

کار از محکم کاری عیب نمیکند !

چہ صفایی دارد
خیابان هاے مهر

در پاییز با تو می شود

تا خودِ خوشبختی
دربست رفت ...!️

کلافه که میشوم ...
باید تویی باشد
تا مرا
ببافد به آغوشش ... !



️️️

محکم تر بغلم کن
طوری که غصه
جا نشود در من!️