متن سعیده استوار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سعیده استوار
همین حرف های ناگفته اند که رابطه را تمام می کنند. همین جواب ندادن های ساده. همین ندیدن های ساده و همین خبر نگرفتن های گاه و بی گاه. همین امروز و فردا کردن های انباشته شده. آخر روزی برمی گردیم و می بینیم آن قدر دور شده ایم ما...
بعضی وقتا یه حس عجیبی دارم
که نمیدونم کجای راه ام وایسادم..
انگار از ارتفاع میترسم،ولی باید برم یه جای بلند!
انگار از دریا میترسم، ولی باید شنا کنم!
انگار از مسیر میترسم،ولی باید ادامه بدم!
انگار از شروع کردن میترسم،ولی باید شروع کنم!
حتی انگار از ترسیدن هم میترسم...
آنهایی که کمتر تو را می شناسند همیشه می گویند خوش به حالت. فکر می کنند آرامش تو و شادی ات نتیجه ى بی خیالی هاست. فکر می کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می رسد بدی ها را حس نمی کنی. آنها فکر می کنند دیوار...
دلنوشته:
انگار وسط دریایی متولد می شویم و تا کودکیم، دریا تا زیر زانوهامان است و هرچه بزرگتر می شویم، آب بالاتر می آید و حالا ما یک مشت آدمِ بزرگیم که هر کدام داریم در دریای مشغله های خودمان دست و پا می زنیم.
نه قضاوت کنیم نه آزار...
عشق همیشه آدم رو غافلگیر میکنه!
ازم پرسیدی، عشق مثل چی می مونه؟!
گفتم، عشق مثل بارونه!
گاهی اونقدر محکم و بی رحمانه می باره، که واسه فرار کردن ازش، می خوای برگردی و از ادامه ی راه منصرف شی یا یک چتر تهیه می کنی و با احتیاط به...
مواظب رایحه حرف هایمان باشیم !
حرفها رایحه دارند ...
عطر دارند ...
رایحه حرف هایمان تا ساعت ها روی جان و تن می نشیند
تا مدت ها در فضا می ماند
تا سالها در خاطره ها جا خوش می کند
عطر حرفهایمان هر چه که باشد ،
تند و...
اگر به گذشته بر می گشتم؟ چیزی را تغییر نمی دادم، می ترسیدم اصلاح یک اشتباه کوچک، دستآورد بزرگی در اکنون یا آینده را از من بگیرد. اگر به گذشته بر می گشتم، هیچ کاری نمی کردم، فقط نگاه می کردم و از تماشای پازل به هم ریخته ای که...
مَن یه مَنِ قوی درون خودم دارم،
که بهِم اجازه نمیده یه بازنده باشم،
این مَنِ قوی بهم یاد داد ؛
همه تسلیم شدن بلدن،
همه میتونن جا بزنن،
همه میتونن به چیزی که هستن قانع باشن،
همه میتونن با بهونه اوردن خودشونو گول بزنن..
ولی من مثل بقیه نیستم....
عشق اگر عشق باشد که هیچ وقت
با هر بهانه ای سریع از هم نمی پاشد جانم
کدام رابطه ای را دیده اید که چند روز رفتن نداشته؟
کدام دعوا را دیده اید که به هم نگفته باشند:دیگر
هیچ وقت نمی خواهم ببینمت؟اصلا دنبالم نگرد!
اگر دوستش داشته باشی،اگر خاطرش...
.
بَعضی اَز«نِگاه هاٰ»صدایِ قَشنگی دارَند
بدون ِکلٰامی
جٌویایِ حالت می شوَند
بدون ِکلاٰمی
«دوستَت داٰرم ♡»رامی گویَند،
بدون ِکلٰامی
«آرامش واِطمیناٰن »را
به ِقَلبت ْبرمی گردانَند
بَعضی اَزنگاه ها
«صدایِ قشنگی »دارند
دُرست مانندِ«نگاهِ تٌو ...»🧿
...Saeideh...
مثلا گلای فرشمون غنچه بدن و بزرگ شن.
مثلا خورشید و ماه بهم برسن.
مثلا داداش کوچیکم از من بزرگتر باشه.
مثلا بتونیم پرواز کنیم.
مثلا کل تابستون برف بیاد.
مثلا آب دریا قرمز باشه.
مثلا بارون مزه شیرکاکائو بده.
مثلا ی روز دوست نداشته باشم.
...Saeideh...
دلتنگی جزئی از این زندگی ست، غم جزئی از این زندگی ست، شادی، لبخند، اشک، جزئی از این زندگی ست. باید تجربه کرد، باید قبل از رفتن، همه چیز را تجربه کرد. مانند مسافری که اینهمه راه آمده تا ببیند و بچشد و بشنود و لمس کند و برگردد. باید...
خوشحالم که هربار دلخوشی ت را در آدم های تازه ای پیدا می کنی و این یعنی هنوز هم می خندی. و غمگینم که تغییر مسیر نمی دهی و خودت را گره زده ای به اتفاقات و آدم ها. غمگینم که هر اکتشاف تازه ای دلت را می لرزاند و...
اسفند،
بوی هفت سین خاطرت را می دهد
سیب سرخ لبانت ...
سکّه ی مطلّای نگاهت ...
سمنوی شیرین دهانت ...
سبزه ی پیراهنت ...
سماق عشقت ...
سنجد مانده بر دست هایت ...
دور آیینه بندان صورتت ...
آیه آیه مهر از حدیث نورانی قلبت، عزیزم!
که مرا به...
من هم داشتم...
من کسی را داشتم که هربار تحسینم می کرد و انگار قلم مو برداشته بود و داشت آرام آرام، بال های پرواز مرا ترسیم می کرد. او در لحظات بی قراری از من محافظت می کرد، حمایتم می کرد و هرکجا که می ترسیدم، شبیه بچه ای...
باید یادبگیری هرکی که میاد یه روزی میره..
یه سریا رو خدا میبره..
یه سریام خودشون میرن..
رفتنم مثلِ اومدن جزئی از زندگیه..
یه سریا میان تا بهمون یه سری چیزا رو یاد بدن..
باید یادبگیری که آدما میتونن متناسب با شرایط یا منافعشون تغییر کنن..
باید یادبگیری که انتظارت...
ببین مهربون...
رنگِ دوست داشتنِ من...
رنگِ غش و ضعف هایِ هفده سالگی نیست...
یا تندیِ تبِ عشق هایِ هجده سالگی...
رنگِ دوست داشتنِ من...
کسلیِ عصرایِ چهل سالگیه...
که بی حوصله جلویِ تلویزیون می نشینی....
رنگِ دوست داشتنِ من همون چایِ قندپهلوییه که برات میریزم وچندخط شاملویی که برات...
یک روز هم یکی میاید که
مرا برای خودم بخواهد
که قِلِقَم را بلد باشد و به من فرصت عاشقی کردن بدهد ...
کسی که با رفتنش مرا از خیابانها بیزار نکند.
یکی که من برایش یکی مثل همه نباشم. ایموجی قلبهایش، لبخندش ، جانم گفتنش هایش، وقفِ عام نباشد......
کاش روح ما هم مثل بدنمون آزمایش شدنی بود. مثلاً میرفتی چکاپ و بهت میگفتن
چند ماه از ته دل نخندیدی، بیشتر بخند
یا مثلا گریه ات کم شده تنها شدی گریه کن
یا بگن بغل میخوای! بدون آغوش دیگه دووم نمیاری.
Saeideh
بهش امنیت بدہ راحت حرف بزنہ
بهش امنیت بدہ بلند بخندہ
بهش امنیت بدہ بلند گریہ ڪنہ
بهش امنیت بدہ گاهے تنها باشہ
بهش امنیت بدہ خودش باشہ
باور ڪنید امنیت و احترام دست ڪمے از عشق ندارہ.
saeideh...
از دست دادن یه سری آدما
باعث میشه بهتر ببینیم
اینو بفهمید که بعضیا تو زندگیتون
فقط یه مانع دید برای نگاه کردن به خیلی از قشنگیا هستن!
Saeideh...
برایت آرزو می کنم یکیو پیدا کنی که باعث شه که دوباره از ته دل بخندی
غذاتوبااشتهابخوری و همه چی برات قشنگترشه
یکی که باعث شه دوباره دیونه باشی و شادی و زیرپوستت احساس کنی
برات یکی و آرزو می کنم که باعث شه بازندگی آشتی کنی
S.O
این روزها دنیاى ما پُر شده از آدم هاى کوکى !آدم هایى که باید مفهوم احساست را هر لحظه در باطرىِ ذهنشان ذخیره کنى و مدام عملکردِ رفتاریشان را به آن ها گوشزد کنى و دکمه ی کوکشان را بچرخانى...آدم هایى که هیچ درکى از احساس دیگرى ندارند و از...