چگونه هوایت را از سر به در کنم وقتی تمام شهر یاد تو را در من زنده می کند....
روزی که ذره ذره شود استخوان من باشد هنوز در دل تنگم هوای تو
هوای تو بی تابی پنجره کاش پرنده ای بال اش را به من می داد.
هرگز نمی شود که تو را دید و بعد از آن جایی نفس کشید به جز در هوای تو
یک سفره نان گرم یک دشت اشتها گندم منم چاک دلم در هوای توست!
دلم هوای تو را دارد خدا کند راست باشد می گویند دل به دل راه دارد
یک شب هوای گریه یک شب هوای فریاد امشب دلم هوای تو کرده است ...
بهشت یعنی یک نفس عمیق در هوای تو
تمام اکسیژنهای دنیا را هم بیاورند به کارم نمیآید من پر از،هوای توام
دلم هوای تو را دارد!! خدا کند راست باشد... که می گویند دل به دل راه دارد...!!
فقط به هوای تو نفس میکشم...
دلم هوای تو را دارد... خدا کند راست باشد که می گویند دل به دل راه دارد.
دوست داشتنت به پایم می پیچد و من گل سرخی می شوم در هوای تو...
هوای تو امشب چگونه است؟ در من امشب یکی دنبال چتر می گردد !
هوای تو بی هوا می آید و دلتنگ می کند!