خیال ندیدنت چشم می بندم و...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
**خیالِ ندیدنت**
چشم می‌بندم
و نبودنت را تصور می‌کنم.
خیابان‌ها
بی‌نام می‌شوند،
دیوارها
سایه‌ات را از یاد می‌برند،
و من،
در ازدحام هیچ،
بیهوده به دنبال نشانی
از تو می‌گردم.
اما هر جا که نباشی،
باد
نامت را در گوشم زمزمه می‌کند،
و خیالِ ندیدنت،
خود تو می‌شود...
✍️: «سعید رضایی فر»
ZibaMatn.IR
ارسال شده توسط
تفسیر با هوش مصنوعی
شعر، حسرت دوری معشوق را به تصویر می‌کشد. شاعر با بستن چشم، نبودن معشوق را تصور می‌کند و در جهانی بی‌روح و بی‌نشانی از او می‌گردد. اما حتی در این بی‌هودگی، یاد معشوق در نسیم و خیال، همچون حضور اوست و نبودنش، خود به حضور تبدیل می‌شود. این تناقض، عمق دلتنگی و وابستگی شاعر را نشان می‌دهد.
متن دلنوشته
شعر
شعرنو
شعرعاشقانه
شعرمعاصر
متن عشق
متن سکوت
متن پنجره
متن چراغ
متن شب
متن عاشقانه
متن تنهایی
متن احساسی
متن ناب
متن دلنشین
متن سعید رضایی فر
متن خیال ندیدنت
متن دلتنگی عاشقانه
متن نبودن
متن غمگین
شعر عاشقانه غمگین
متن حسرت دیدار
متن یادآوری خاطره
متن زمزمه باد
متن اشعار سعید رضایی فر
اشتراک‌گذاری
اشتراک‌گذاری