دلخسته از آواره گی ها از...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 2 رای

دلخسته از آواره‌گی‌ها، از ستم هستم
شاید خبر داری که من اهل قلم هستم

من بچه‌ی پایینِ شهرِ غرق در فقرم
من شاعر تنهایی و تبعیض و غم هستم

خاکستر نسلی که می‌سوزد ولی زیباست
ویرانه‌ایی با قدمتِ دیروز بم هستم

شاید برایت افت دارد کارگر باشم
شاید میان خواستگاران تو کم هستم

اما غروری سخت مثل کوه‌ها دارم
گاهی کمی دلنازک و دیوانه هم هستم

در راه عشقت باوفاتر نیست از من که
با دست‌های خالی‌ام ثابت‌قدم هستم

حتما که بهتر می‌شوم باشی اگر با من
شاید مناسب نیستم اما خودم هستم

سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR
سیامک عشقعلی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، فریاد شاعری فقیر و دلشکسته از پایین شهر است که با وجود رنج آوارگی و تبعیض، غرور و وفاداری‌اش را حفظ کرده است. او علیرغم کمبودها و شاید نامناسب بودن برای معشوق، خودِ واقعی‌اش را ارائه می‌دهد و امید به بهبودی با همراهی معشوق دارد. شعر، تصویر زیبایی از استقامت و پایداری در برابر سختی‌ها را به نمایش می‌گذارد.

ارسال متن