باشد که دلبری را به کوی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار حسن سهرابی
- باشد که دلبری را به کوی...
باشد که دلبری را به کوی ما رسانی
زین دردها رهانی این دل آسمانی
با خندهای بهاری، غم از دلم زدایی
چون آفتاب شادی بر بام بیکرانی
در چشم تو ستاره، در جان من ترانه
آهسته قصهگویی از راز جاودانی
از بادهٔ نگاهت مستم چو موج دریا
در ساحل تماشا، آرام و بیزبانی
با مهر خود شکستی قفل قفس به یک دم
پرواز داد بر دل، از بند بیامانی
در کوچههای غم، تو شمع روشن من
در شام بیستاره، خورشید مهربانی
هر گام تو نسیمی بر زخم کهنهٔ دل
هر حرف تو دوایی بر درد ناتوانی
ساهر به عشق رویت، عمریست دل سپرده
باشد که با تو مانی، تا روز جاودانی
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، ستایشی عاشقانه از معشوق است. شاعر، از درد و رنج خود میگوید و از معشوق میخواهد که با زیبایی، شادی و مهربانیاش، او را از این دردها نجات دهد. معشوق، مظهر امید، شادی و آرامش است و عشق شاعر به او، جاودانه و عمیق است. او معشوق را سبب آزادی و شفای روح خویش میداند.