زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خودکار، کاغذ، شعر، باران، اشک، موسیقی
این واژه های لعنتی دار و ندارم شد
از هر چه می ترسیدم آمد بر سرم وقتی
صد سال تنهایی نصیب روزگارم شد

بعد از تو من با خواب هایم زندگی کردم
رفتی که جایت پر شود با قرص خواب آور
اندازه ی تنهایی من را نمی دانی؟
در خاطرت ویرانی بَم را به یاد آور

باید به فکر درد بی درمان خود باشم
از آسمانم جای باران درد می بارد
یک بار خود را جای من بگذار می فهمی
دنیای تنهاییِ عاشق عالمی دارد

هر کس که بعد از من به آغوشت پناه آورد
اول بگو با من چه کردی بعد پیرش کن
رفتن خودش نوعی رسیدن... این قدیمی است
لطفا دروغت را کمی باورپذیرش کن!
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن
×